2777
logo

تبـادل نـظر

تبادل نظر

تبادل نظر

  1.  تبادل نظر
  2.  متفرقه
  3.  عمومی
  4.  روز مرد
2789
اظهار نظر
مشاهده افراد آنلاین
بعدشم ولنتاین هست


دیگ ولنتاین برا ما متاهلا حساب می😂😂

فرزندم،ازملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم.امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد. روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی    خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز. روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد
1400/11/11
|
17:11

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عه ست بهداشتی خیلی خوبه 👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼😍 من نظرم عوض شد به جا شورت و جوراب ست بهداشتی بخرم ..پیجی ...

والا نهسراغ ندارم میتونی جدا جدا سفارش بدی از دیجی کالا 

خیلی بدرد بخور تر هست 

هر بچه ای منو میبینه میگه خوشبحال بچه تون چقدر مامان مهربونی داره   ولی نمیدونن من بچه ندارم  کاش خدا نگام میکرد من باردار میشدم و صاحب یه فرزند سالم و زیبا خدایا امیدم به تو هست خودت دستمو بگیر
1400/11/11
|
17:12
دیگ ولنتاین برا ما متاهلا حساب می😂😂

ما حساب میکنیم بیشترم خوش میگذره بهمون

هر بچه ای منو میبینه میگه خوشبحال بچه تون چقدر مامان مهربونی داره   ولی نمیدونن من بچه ندارم  کاش خدا نگام میکرد من باردار میشدم و صاحب یه فرزند سالم و زیبا خدایا امیدم به تو هست خودت دستمو بگیر
1400/11/11
|
17:15
چقد لاکچری هستی شما عزیزم کارمندی؟


بودم ولی الان دیگ بخاطر بچه گذاشتم کنار کارو

فرزندم،ازملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم.امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد. روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی    خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز. روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد
1400/11/11
|
17:15
آهان راس میگی باشه گلم مرسی از ایده خوبت😍👌🏼

بازار بری قیمت بهترم. گیرت میاد

هر بچه ای منو میبینه میگه خوشبحال بچه تون چقدر مامان مهربونی داره   ولی نمیدونن من بچه ندارم  کاش خدا نگام میکرد من باردار میشدم و صاحب یه فرزند سالم و زیبا خدایا امیدم به تو هست خودت دستمو بگیر
1400/11/11
|
17:15
ما حساب میکنیم بیشترم خوش میگذره بهمون


چ خوب عزیزم چن سال ازدواج کردی

فرزندم،ازملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم.امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد. روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی    خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز. روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد
1400/11/11
|
17:16
بازار بری قیمت بهترم. گیرت میاد

آهان باش مرسی ...دستگاه اصلاح داره ...

مام و افتر شیو و ادکلن بخرم؟ ..کف و اسپری منظورت چی بود ؟کف ک نفهمیدم چیه 😂 اسپری خوشبو کننده بدن همون بادی اسپلش بود منظورت ؟؟ 

1400/11/11
|
17:17
به روز رسانی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

دوبست گرم طلا بخوای بفروشی گرمی شونزده میلیون چقدر میشه پولش

mizaniiii | 25 ثانیه پیش

بازار وکیل خیلی شلوغ میشه

emellli | 33 ثانیه پیش

شوهر خرم پول رو نمیده

z_barbie_16 | 34 ثانیه پیش
بیشتر ببینید
2791
2779

تاپیک های به روز شده

مقدار برف اینجا به روایت تصویر📸🌨️❄️☃️🥶

یخ میباره فقط اهوازم
32 ثانیه پیش

اگه کسی رو بزاریم تو لیست مخاطبین مسدود شده

گوشی من سامسونگه و بله تو لیست تماس شمار...
33 ثانیه پیش

عروسی رو من بگیرم یا همسرم

حالا. چه اصراریه به. عروسی🤐🤐
34 ثانیه پیش
بیشتر ببینید
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
با جاریم رفتم بیرون 😑😑😞
توسط   jjjjyuuty88  |  15 ساعت پیش
مجموعه ای از اتفاقات ماورائی و باورنکردنی که برای شما پیش اومده‼️🤫💀
توسط   samin8670  |  14 ساعت پیش
نمیخوام برم خونه مادربزرگم بخوابم ولی عمم اصرار داره
توسط   missdiaa  |  17 ساعت پیش

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

تورک لر گلین

vhjtr468 | 1 روز پیش

عنوان ب ذهنم نرسید بیاین🗿

_ایلجیما_ | 14 ساعت پیش

دارم گریه میکنم حس خفگی دارم توروخدا ب دادم برسین

1381zahrahosseini | 1 روز پیش
بیشتر ببینید
داغ ترین های تاپیک های امروز
بعد پنج سال یا بدبختی و کلی عشق بهم رسیدیم الان یک ماه قبل از عروسی ک...
توسط   panah800  |  7 ساعت پیش
مجموعه ای از اتفاقات ماورائی و باورنکردنی که برای شما پیش اومده‼️🤫💀
توسط   samin8670  |  14 ساعت پیش
با جاریم رفتم بیرون 😑😑😞
توسط   jjjjyuuty88  |  15 ساعت پیش

امروز با کلینیک

پرسش و پاسخ

پرخاشگری کودک سه و نیم ساله

پرسش و پاسخ

کی می تونم تست بارداری بدم؟

پرسش و پاسخ

آیا باردار هستم؟
ورود به کلینیک
وب گردی
پیش ‌بینی بورس شنبه 29 آذر 1404 / مقاومت روانی شاخص کل شکسته می‌شود؟
پیش‌بینی قیمت دلار،‌طلا و سکه شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۴ / نبض بازار ارز و طلا، دست انتظارات تورمی افتاد
راز پنهان خاک‌های غنی از آهن / چگونه مواد معدنی کربن را برای قرن‌ها در زمین قفل می‌کنند؟
خاک
چگونه ایالات متحده برای تغییر نقشه انرژی خیز برداشته است؟
سرگردانی پرستاران میان اصلاح نظام پرداخت و بحران معیشت