ببین ما یجا سرایدار بودیم بچه هاش انقدرررر اذیتم میکردن با اینکه من اصلا کاریشون نداشتم باورت نمیشه بچه ها الان چجوری ان من هر روز گریه میکردم از دستشون منم دقیقا ۲۳سالمه فکر نکن کار آسونه جواب ننه باباشونو میدادن چ برسه ب بقیه اژدهان اژدهان اگ مادرشونم بیاد زیر گوششون بخونه ک هیچ نابودت میکنن مگه اینکه باهاش ازدواج نکنی و بخاد حامیت باشه کاونم واقعا یجوریه☹
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
هم محترم و با شخصیته، هم پخته هستش و از اخلاقش خوشم میاد مسئله ی مالی هم برام مهمه چون خودم از خانو ...
عزیزم حتما حتما بگو خونه به نامت بزنه چون شما جوان هستی وخیلی آرزوها داری باید بابت انتخابت زیر پات رو سفت کنی همیشه هم سعی کن یک پسنداز کوچیک داشته باشی ازدواج با این آقا الان عالیه ولی یازده سال بعد اون ظاهرشون کمی پیر تر از شما ا میشه و شما جوانتر همین بعدا کمی اذیتتون میکنه اگه اخلاقش خوب باشه این مورد قلبن ناراحتت میکنه
هیچ مادری از مرگ نمیترسد،بزرگترین ترس یک مادر از این است که فرزند خود را در این دنیا تنها بگذارد،در حالی که میداند هیچکس مثل او فرزندش را دوست نخواهد داشت ❤
فقط اینو خواهرانه میگم انتخابت از لحاظ مالی میتونه خوشحالت کنه ولی دوتا بچه قراره توی زندگی شما باشه تا آخر عمر. واین بچها مشکلات خودشونو دارن اصلا آنطور نیست که فکر کنی بچها خودشون بزرگ میشن هیچ کاری به زندگی شما ندارن اصلا اینطور نیست و اینکه هرجا بیرون بری تفاوت سنی زیاد تون باعث نشه حسرت یک پسر جوان رو بخوری