چه با مزه ،یاد بچگیام افتادم،من خواهرام همه ازدواج کردن و فرزند دارن،قشنگ خاطرات تدایی شد برامسخت نگیر این روزا میگذره
من الان چند ساله خواهرمو ندیدم ارزوی اون روزایی رو می کنم که همه دور یه سفره دور هم بودیم ،همه رفتن،پدرو مادرم پیر شدن،اما با وجود داشتن موقعیت رفتن می گم من کجا برم اخه؟
یه روزی دلت واسه این روزا تنگ میشه