خانمهایی که میگید از خانواده شوهر توقع مالی نداشته باشید چون وظیفه شون نیست....

عزیزم خانواده وڟیفه داره چرا نداره

پدر خودم اگه دوران جوانیش بهتر زندگیش رو اداره میکرد و سر کار میرفت و مجبور نبود زمین کشاورزیش رو سر ندونم کاری بفروشه

الان داداشای من هم مثل تمام هم سن و سالاشون زمین داشتن و میتونستن روش کشاورزی کنن و راحت تر زندگی کنن..مقصر صد درصد زندگی الانشون پدر و مادرم هستن

و خانواده شوهرم بعد عمری ی تکه زمین کشاورزی بهشون ارث رسید و چند بچه دختر وپسر ک ب زور تو شرایط الان دارن زندگیشون رو میگذرونن....بعد رفتن زمین رو فروختن بدون اینکه نیاز مالی داشتن فقط چون بچه ها مجانی بدون اجاره کردن از پدرش و مادرش میخاستن کشت کنن...اونم پول اجاره نداشتن ک بدن...اجاره زمین اینجا خیلی بالاست

من هیچ وقت نمیبخشمشون چون میتونست کمکی باشه تا بتونیم کمی پس انداز کنیم

اون پولی هن ک گذاشتن حساب روز ب روز لی ارزش تر و الکی خرج میشه

چرا نباید ب این فکر کنن..چ پدر خودم و چ پدر شوهرم  

ک بچه های اونام مثل بقیه بشن اقای خودشون و رو زمین خودشون کشت کنن

نه هم سن و سالاشون دست توی جیب و هر ماه ماهی کم کمش پونزده میلیون بیاد تو جیبش

اینام هر چی زور میزنن ب جایی نمیرسن

اون پسرا میشن با عرضه و با لیاقت...امثال شوهر من و دادلشام بشن بی عرضه

شما جهیزیه رو برای خودت میبری 

میتونی هم نبری

مثل اونا که توقعات شما رو نادیده میگیرن شما هم توقعات اونا رو نادیده بگیر و این درست ترین کاره از جانب هر دو طرف

همسرتون توی خونه پدر هزینه زندگی شون رو خودشون میدادن؟

چه خودخواه وبی فکر  بودن واقعا 

جیزی رو به زور نمیشه از کسی گرفت ....دوس داشاه باشن و در توانشون بود میدن ...ولی وظیفه ای ندارن بدن....توقع تو در زندگی کم کن اینطدری اسایش بیشتری داری....منم دوس دارم کمک کنن ولی توقع ندارم دادن دستشون درد نونخ ندادن بازم دستشون درد نکنه

بله افرین به شما 

ولی این لطف شما وظیفه نیست 

همین

ببین شما دوتا مسئله متفاوت را داری ربط میدی بهم 

اول اینکه خداروشکر پدر و مادر همسرم و همینطور پدر و مادر خودم تا الان خودشون مشکلی اگر بوده را حل کردن و به بچه کاری نداشتن دوم اینکه اگر خدانکرده روزی هم نیاز به نگهداری و کمک باشه بی منت انجام میدیم چون اونها هم بی منت ما را بزرگ کردن و بهمون زندگی کردن را یاد دادن 

اما تو بحث مالی پسری که نمیتونه زندگی خودشو تامین کنه و دختری که شرایط را دیده و با این آقا ازدواج کرده خودشون موظف هستن که شرایط زندگیشونو درست کنن، کسی به زور اون خانم را وارد زندگی پسر نکرده که حالا توقع داره خرجشو بدن ، باهاش ازدواج نمیکرد 

من نه خودم نه برادرام و همسرانشون و نه همسرم و خواهر و برادرش هیچ کدوم از والدین و از هیچ فرد دیگه‌ای توقع نداریم جای ما تاوان بده خودمون مسئولیت خودمونو انجام میدیم 

به خدا مادر شوهر من هیچی کل هزینه عروسی هم شوهرم داد الان تا یه اتفاقی براشون میفته بلافاصله زنگ میزنن به شوهر من 

اونم خنگ میگه وظیفمه باید برم

میگم اونا وظیفه نداشتن فقط ما وظیفه داریم ای کاش بمیرن راحت شم حداقل نبینمشون

ن گلم من یه دونه قاشق رو جهیزیه ام کم باشه خودشونو میکشن و جنگ راه میندازن 

حتی یه برس رو سیسمونی خریدم فقط 

چنان دعوا راه انداختن ک چرا شونه نخریدی😐

کلا از بقیه توقع دارن 

خیلی اذیتم کردن خدا نگذره ازشون

بنظر من خانواده اگر داره حتما باید پسرشو ساپورت کنه 

دقیقاً همینه.

چرا ما باید تو هر مرحله‌ای از زندگی، زندگی بقیه رو خراب کنیم؟

بچه‌ها هم در حد معقول تو دوران پیری باید حواسشون به پدر و مادر باشه، نه بیشتر

همه خانمایی که شغل ندارن بی عرضه نیستن چرا فکر میکنید تو کشور ما برای همه شغل فراهمه الان با مدرک فوق لیسانس داره مسافرکشی میکنه 

درک میکنم چی میگی 

خدا ب دادمون برسه بخدا منم خسته ام

قربون دهنت

از نظر من خانواده تا یک جایی وظیفه داره

تا یک سنی وظیفه داره بچرو بفرسته مدرسه امکان تحصیل و رشد فراهم کنه بفرستش اموزش زبان ورزش و یه حرفه ی غیر درسی تشویق و حمایتش کنه به رشد حالا یه بچه این وسط زرنگو تلاشگر هست میرسونه خودشو به شغل و زندگی هرچند کم درامد اما گلیم خودشو از اب میکشه بیرون

یه بچه هم هست نه پی رفیق بازی و بیهودگیشه

دیگه بعد حمایتا یه جایی باید بچرو رها کنن تا روی پای خودش باشه 

به خودش بیاد مستقل بشه 

حمایت دائمی گاهی خیلی اسیب رسانه بد نیست گاهی بچه ها از یه جایی به بعد سختی بکشن تا به خودشون برگردن اشکال کارشونو بفهمن 

الان بچه های ادمای ثروتمند زیادی دیدم گه اعتیاد دارن و نتونستن جای پدرشون بشینن و چون خیلی حمایت شدن و از حد گذشته

یا همسر خودم کلی تامین شد الان کارمیکنه اما بازم وابستس به خانواده و همین کلی زندگیمونو مشوش کرده