خواب دیدم من در جسم قاسم سلیمانی بودم
بعد قصد کشتن من و داشتن و کشتن ولی وقتی از یه جایی داشتم میومدم بیرون انگار مثلا اطراف کربلا بود
یکی رو پیرهنش نوشته بود محمد من و گرفت فک کردم میخواد بکشه گفت تو بگوی محمد و میدی بعد گفتن اره تو بوی خیلی خوبی میدی بوی محمد رفتم تو حیاط مسجد طور بود شروع کردم به گریه کرد🥺