اگه همسرتون حس خوبی به خانوادتون نداشته باشه، حالا دلایلش منطقی یا غیر منطقی کاری ندارم، بعد 9 سال از زندگیتونو صرف جنگ و بحث و دفاع از خانوادتون کرده باشین، و دیگه خسته باشین. و ببینید که همسرتون خودتونو خیلی دوست داره و برا شما و آسایش شما هر کاری میکنه، آیا از اینکه بیخیال حس و رفتار همسرتون نسبت به خانوادتون بشین و آرامش خودتونو ملاک قرار بدین حس عذاب وجدان میگیرین؟؟ 🥺🥺🥺
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
آدم وقتی ازدواج میکنه باید اولویت همسرش باشه نه خانوادش... وقتی هم ک میگی احترامشون رو داره، الکی جنگ و جدل نکن، سعیم کن تو خونه حرف خانوادت پیش نیاد ک بخواد انتقاد کنه ناراحت شی.. بچسب به زندگیت
نه برام مهم نیست چون مهم همسرمه من الان همسرم فوت شده خانوادم زیاد بهم سرنمی زنند همسرت مهمه به خاطر ...
عزیز دلم، خدا رحمتشون کنه، میفهمم چی میگی، منم بعضی مواقع از خانوادم توقع دارم ولی میبینم نیستن، کنارم نیستن با وجود اینکه سالها اعصابمو خورد کردم و خیلی ناراحتم میکنه
خودم هوای خونوادم رو دارم اما بخاطر هیچکس با همسرم درگیر نمیشم، نتیجه رفتارم شده اینکه ایشونم منو به ...
آره منم کاری کرده بودم که خودمم دیگه دوست نداشت، بعد از کلی جلسات مشاوره یا کم خودخواه شدم و زندگیم خوب شد اما باز دیروز باهاش بحث کردم و الان پشیمونم الکی گیر دادم
عزیز دلم، خدا رحمتشون کنه، میفهمم چی میگی، منم بعضی مواقع از خانوادم توقع دارم ولی میبینم نیستن، کنا ...
ب خدا انقد دیدم آدمایی ک سر خانوادشون از شوهرشون طلاق گرفتن و رفتن خونه باباشون، و چه حرف و متلک هایی از خود مامان باباشون شنیدن.... عاقل باش، اولویت زندگیت بزار برا همسرت... در کنارش با خانوادت هم برس
بذار بکنه، درسته خانواده توئن ولی فرض کن همسرت همین حس رو درباره یه غریبه داشت، تو همینقدر آسایشت رو ...
آره خودمم دیگه خسته شدم از مدیریت روابط، این بگه خانوادت یه شام دعوتمون نمیکنن، من یواشکی به مامانم میگم مامان یه شام مارو دعوت کن، بگه اوکی، اما ماههاست نگفته، یه دونه دخترم هستم، و یه داداش دارم، فقط حواس مامانم ب اونه
ب خدا انقد دیدم آدمایی ک سر خانوادشون از شوهرشون طلاق گرفتن و رفتن خونه باباشون، و چه حرف و مت ...
منم تا پارسال همش میگفتم کاش دور ازجون شوهرم بمیره، یا طلاق بگیرم، اما بعدا دقت کردم که من برم خونه بابام خیلی از چیزایی که الان اجازه انجامشو دارمم حتی اونجا ندارم. و داغون میشم اونجا
آره خودمم دیگه خسته شدم از مدیریت روابط، این بگه خانوادت یه شام دعوتمون نمیکنن، من یواشکی به مامانم ...
فدای سرت عزیزم وقتی همسرت خوبه رها کن زندگیت رو بکن، یهطوری رفتار کن انگار نه اهمیت میدی به حرفهاش نه ناراحت میشی صرفا شنوندهای درمورد نظر همسرت راجعبه مثلا یه آدم غریبه، کاملا بیتفاوت باش، وقتی این شکلیه کاریش نمیشه کرد مهم اینه با همسرت بین خودتون خوبید