پاشدم ساعت ۳ شب عدسی درست کردم تا ساعت ۸ و نیم رو گاز بود بخدا خیلی خوشمزه بود دخترم که غذا نمیخوره اینو خورد گفت مامان خوشمزه س مثل عسله اینقد خوشمزه س این همین دید گفت تو نمیتونی بلد نیستی عدسی بزاری بعد بخدا آشپزیم تکه همه تو فامیل از دستپختم تعریف میکنن میگه این عدسا نپخته گفتن این از ساعت ۳ روگاز ه همشون له شدن بعد برگشته میگه این چرا رب دارم میگم تو عدسی همین یکم رب میزنن اینقد گیر داد عیب گذاشت منم حرصم گرفت عدسی جلوشو ریختم تو قابلمه کاسه ش رو هم شستم . همش عیب میزاره رو کارام خسته شدم یه عمره داره عذابم میدع
وقتی ۳ شب پامیشی آشپزی بایدم اینجوری بگه
ولش کن برات مهم نباشه،راحت بگو مشکل داری کوفت نکن
واقعا چ حصله داری..
افرین بتو...من باشم نون پنیر میذارم جلوش
بخوره بره 😐😐
کاری ک همیشه میکنم،
خدایی چتور ۳ از خابت میزنی پامیشی غذا درس کنی
بعد اینجور جوابتو بده
دیگه بیدار نشو
همه از تمیزیم تعریف میکنن از قیافه م از شخصیتم اما این مرد شده ملکه عذاب من خانواده م نمیزارن طلاق بگیرم میگن آبرومون میره بخاطر دخترت خانوادش هم اخلاقشون بده نمیشه دخترم رو جا بزارم برم
جالبه تا آخرشو میخورن ولی بازم ایراد میگیرن
مثلا تیکه های مرغ بزرگه
یا تیکه های سیب زمینی بزرگه دیر سرد میشه🤦♀️😑
۳ شب اشپزی
مگه شبا خواب ندارین
از فردا نون خالی بده بخوره آدم شه و قدر زنی که ساعت سه از خوابش میزنه براش غذا میپزه را بدونه
آخه ساعت سه خدایشش چرا آخه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
