من تپش قلب دارم هر از گاهی شدید میشه امروزم قلبم داره از جاش کنده میشه دخترم همش داد میزد الکی بهونه میکرفت منم زدمش الانم دارم‌میلرزم خسته شدم دیگه همش استرس اصطراب دارم دخترم بد جور ترسید یه لحطه تعادلمو از دست دادم وقتی ارومه خودمو سدگرم‌میکنم از صب نق میزد اخر سر به حد جنون رسیدم .منشا همه اینکارا رفتارای مادرشوهرمو تو همه چییمون دخالت میکنه اعصاب نزاشته برام همش قلبم تند میرنه یادش میفتم فقط با اعصاب روان ادم میکنه هر روز زنگ میزنه بچه ناهارشو خورد اون روز رفته بودیم بیرون همش به شوهرم میگهفت ناهار خوردین ماهم نخورده بودیم اشاره کردم بگو اره
شوهر احمقم هر اتفاقی میفته میزاره کف دست ننش از وقتی با اینا وصلت کردم یه روز خوش نداشتم از دخالتاشون مادرشوهرم همش مسگه برو پیش روانپزشک مگه دیونه ها میرن .نمیدونه خودش منو روانی کرده
کار مادر شوهرت اشتباهه
عین مادر شوهر من انگار اون همیشه ناهارمونو میده
یه بار برای همیشه تکلیفتو با همسرت روشن کن.
من اوایل زندگیم مادرشوهرم همینجور بود.هم اون هم اگه خودش نمیتونست به پدرشوهرم میگفت.منم سیم تلفن رو میکشیدم مشغول زندگیم میشدم.یه بارم تو جمع رک گفتم نیاز به استراحت داشتم تلفن رو کشیدم.گفتن همیشه اینجوری جواب نمیدی!گفتم چون همیشه نیاز به استراحت دارم و تمام!!!!
زورت ب بچه رسیده؟یکی دیگ اذیتت میکنه تو زورت ب اون بچه میرسه؟یکبار برای همیشه برین ب مادرشوهرت بلاکش کن خودتو راحت کن جونتو از سر راه اوردی؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
