بچه ها من با جاریم ارتباطی ندارم چون یه سری بی احترامیا پیش اومد و. تصمیم گرفتیم که کلا ارتباط نداشتع باشیم دو روز پیش خونه مادرشوه م که بودم جاریم ومادرشون هم اومده بودپ من حیاط بودو پیش همسرم که مادرشوهرم اومد حیاط و گفت که بیا داخل بهشون سلام بده منم با احترام بهشون گفتم که من رفت وامدی ندارم ولی ب مادرشون سلام مبدم با ایشون کاری ندارم که برگشتن گفتن که توازش کوچیکتری باید سلام بدی
بچه هامن اصلا ادم بی ادبی نیسنم ولی خیلی ازدست مادرهمسرم ناراحتم با اینکه میدونن دلیل قطع ارتباطم چی بوده باز توقه دارن که من برم باهاشون حرف بزنم منم حرف نزدم وتا اخرشب توقیافه بودبامن درحالیکه تواین مدت که عروسشون هستم تنهاع وسی که بهشون بهامیده احترام نگه میداره و دعوتشون میکنه منم ولی ب هرحال باژ دوست داره من خودم خورد وبی شخصیت کنم کناربقیه عروساش واقعا چرا؟