2777
2789
عنوان

چیستان

116 بازدید | 33 پست

من بهتون هی چند تا سوال میدم که حدس بزنید و جوابشون و بگید و اگه جواب سوالی و بلد نبودید یا اشتباه گفتید هیچ اشکالی نداره و من این تاپیک برای کسانی که چیستان خیلی دوست دارن و الان حوصلشون  سر رفته درست کردم

👀👀

وارﺩ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﻧﺴﺨﻪ‌ﺍﻡ ﺭﺍ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﻫﻨﺪ👀.ﻓﺮﺩﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﻬﺠﻪ‌ﺍﯼ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ:ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻟﺤﻨﯽ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺁﻣﯿﺰ ﭘﺮﺳﯿﺪ:😏ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ؟ ﺑﻠﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ.ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺗﯿﺮ ﺁﻫﻦ ﻭ ﺁﺟﺮ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﯾﺎ ﺧﺎﺭﺟﯽ؟ﺍﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﮔﺮﻭﻧﻪ ﻫﺎ. ﻣﺮﺩ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺩﻭﺧﺖ ﻭ ﺁﻧ‌ﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯﺑﺮ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﻧﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﻣﻮ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﻢ🤗…ﺍﮔﻪ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﺑﻬﺘﺮﻩ، ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺑﺪﻩ.ﻣﺘﺼﺪﯼ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎنش ﯾﺦ ﺯﺩ🙃…ﭼﻪ ﺣﻘﯿﺮ ﻭ ﻛﻮﭼﮏ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﮐﺴﯽ ﻛﻪ ﺑــﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻐـ🚶🏻‍♀️ـﺮﻭﺭ ﺍﺳﺖ!ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﯼ ﺷﻄﺮﻧﺞ، ﺷﺎﻩ ﻭ ﺳـﺮﺑﺎﺯ ﻫـﻤﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻌﺒﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ.😉 جایگاه شاه و گدا، دارا و ندار قبر اسـت…👩‍🦯تقواست کـه سرنوشت ساز اسـت💌 برای رسیدن بـه “کبریا” باید نه کبر داشت نه ریا💔💔

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بذار

📍جز درآوردن زبان کاش شما را هنر دیگری نیز بود! 🌘زخم بر تنِ «ایران» می‌زنند؛ ما که از شکوهِ آن روز آگاهیم، از درد به خود می‌پیچیم... 💜چشم به آتش وسط خیمه دوخت و گفت: میدانی که من چه کسی را توی دنیا از همه بیشتر دوست دارم؟ با خواب‌آلودگی گفتم: من را؟ با لبخند گفت: قبل از تو!.. شانه هایم را بالا انداختم و او زمزمه کرد: خدا را! (پارسیان و من_آرمان آرین) 💎مشکل از آدمها و این همه واژه که ساختند نیست، بعضی حرفها که خیال میکنیم گفتنی نیستند اصلا حرف نیستند، احساسات بی واژه‌ای هستند که با درد خو گرفتند و جایشان فقط در سینه آدمهاست، نه بر زبانشان.(فصل پنجم عاشقانه‌هایم_فاطمه ایمانی) 🦚بیا که دوش به مستی سروش عالم غیب/نوید داد که عام است فیض رحمتِ #او 💚او 💛و به یاد برگزیدهٔ او، خورشید ایران زمین ☀️(تیدا) زمزمه کرد: سپاس اهرمن! سپاس که باز هم به خاطرم آوردی که ایزدم درست میگوید! ... من کودکم را از خودم بیشتر دوست دارم، نه از خدایم! خدایی که نمیگذارد زانو زدن منِ بی همتای خلقت، در برابر تو ناچیز به سجده تبدیل شود، سزاوار کنار گذاشته شدن نیست! (تیدا، زاده نور یا تاریکی؟!_نسترن خدابنده=EVRINA) 🌹مهربان و مهربانو! اگه تو دیدگاهم واژگان کهن پارسی رو بکار بردم و برات ناآشنا بودن به شیوه سخنگوییم نخند🙂 من تلاش میکنم از زبانی گرامی که بازمانده پیشینه ایرانِ کهن هست ولی داره از بین میره پاسبانی کنم 🔥نوشتار «نماد آتش در ایران باستان_سایت پارسیان دژ» رو بخونید و چرایی ارزش آتش در ایران رو بدونید.
راستش من اگه درست گفتید نمیتونم چیزی بدم و این تاپیک و برای سرگرمی ساختم

باشه گلم فقط بذار😶

📍جز درآوردن زبان کاش شما را هنر دیگری نیز بود! 🌘زخم بر تنِ «ایران» می‌زنند؛ ما که از شکوهِ آن روز آگاهیم، از درد به خود می‌پیچیم... 💜چشم به آتش وسط خیمه دوخت و گفت: میدانی که من چه کسی را توی دنیا از همه بیشتر دوست دارم؟ با خواب‌آلودگی گفتم: من را؟ با لبخند گفت: قبل از تو!.. شانه هایم را بالا انداختم و او زمزمه کرد: خدا را! (پارسیان و من_آرمان آرین) 💎مشکل از آدمها و این همه واژه که ساختند نیست، بعضی حرفها که خیال میکنیم گفتنی نیستند اصلا حرف نیستند، احساسات بی واژه‌ای هستند که با درد خو گرفتند و جایشان فقط در سینه آدمهاست، نه بر زبانشان.(فصل پنجم عاشقانه‌هایم_فاطمه ایمانی) 🦚بیا که دوش به مستی سروش عالم غیب/نوید داد که عام است فیض رحمتِ #او 💚او 💛و به یاد برگزیدهٔ او، خورشید ایران زمین ☀️(تیدا) زمزمه کرد: سپاس اهرمن! سپاس که باز هم به خاطرم آوردی که ایزدم درست میگوید! ... من کودکم را از خودم بیشتر دوست دارم، نه از خدایم! خدایی که نمیگذارد زانو زدن منِ بی همتای خلقت، در برابر تو ناچیز به سجده تبدیل شود، سزاوار کنار گذاشته شدن نیست! (تیدا، زاده نور یا تاریکی؟!_نسترن خدابنده=EVRINA) 🌹مهربان و مهربانو! اگه تو دیدگاهم واژگان کهن پارسی رو بکار بردم و برات ناآشنا بودن به شیوه سخنگوییم نخند🙂 من تلاش میکنم از زبانی گرامی که بازمانده پیشینه ایرانِ کهن هست ولی داره از بین میره پاسبانی کنم 🔥نوشتار «نماد آتش در ایران باستان_سایت پارسیان دژ» رو بخونید و چرایی ارزش آتش در ایران رو بدونید.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792