آخه به جایی رسانده بود که میخواستم از خونه برم تو فکر طلاق بودم به خانوادم زنگ زدم گفتم بیان خونم کارتون دارم بعد اومدن اونا به چند دقیقه نرسید که شوهرم اومد با یه چوب خانوادم و از خونم بیرون کرد البته منم با خانوادم رفتم و ازش شکایت کردم به دست و پامو افتاد برگشتم حالتو نمیدونم چی کار کنم چه جوری استیون بدم