من خواب دیدم با خانوادم داریم اماده میشیم برای اومدن خواستگار.و وقتی که اومدن همه نشستن و مادر اون پسر یک ساعت طلایی خوشرنگ دستم کرد.پسر هم بسیارر زیبا شده بود سرش پایین بود و بعد سرش رو بالا اورد و نگاهم کرد ولی هیچ حسی توی چهرش نبود خنثی خنثی بود و من هم با خجالت نگاش کردم.ناگفته نمونه که من بهش علاقه داشتم قبلا.میشه تعبیرش رو بگید؟