مامانم بچه اوله و مادربزرگم 79 سالشه مامانم تو این دوسه سال خیلی زحمت کشیده برای مادربزرگم یک خاله و یک دایی دارم اوناهم کمک میکنن اما مادربزرگم بین بچه هاش فرق میزاره داییمو خیلی خیلی دوست داره خالمم دوست داره اما احساس میکنم مامانم دوست نداره و همیشه همه چی از مامانم انتظار داره و این باعث شد من با مامان بزرگم دعوام بشه و حرفایی که نباید بهش زدم بنظرتون چیکار باید کنم خیلی حرص خوردم سر این مسئله
مادربزرگم خیلی طلبکار همیشه و یک جور رفتار میکنه که انگار ما بهش بدهکاریم به مامانم میگم تو وظیفت انجام دادی و حالا نوبت خالم و دایی مه که کاراشو انجام بدن اما فیبول نمیکنه
منم خانوادم فرق میذارن وعلنا هم گفتن.....خواهربزرگیمو وداداشمو دوست دارن من و اون یکی ابجیمو دوست ندارن...تازه پدرممم گفت تورو آخر همه دوست دارم...گریه کردم بعدش