من و مادر شوهرم در یک ساختمان زندگی می کنیم و خواهرشوهرهام نزدیک هستند گاهی اوقات خواهرشوهرهام بچه ام که تقریبا یکسالش است می برند خونه مادرشوهرم من خوشم نمی آید نمی دونم چه راهکاری را باید پیش بگیرم لطفا راهنماییم
خونه تون عوض کنید
رک بگو ببخشید خیلی بدعادت شده میخواد با همه بره خونشون منم مادرم ناخودآگاه نگران میشم پیشم نیست
اون بچه اول وآخرش مال مادره نگران نباش بزار ببرن دردسرشو بکشن نگهش دارن تو استراحتتو بکن
هیچ راهکاری وجود نداره فقط باید کنار بیای جنگ بیشتر مساوی لجبازی بیشتر اونا و داغون شدن اعصاب خودته
مگر اینکه ازونجا بری
بچه بزرگ بشه کامل میاد سمت تو اگه اخلاقت خوب باشه
عزیزم چه عیبی داره ،اینجوری هم راحتتر به کارات میرسی هم میتونی یکم استراحت کنی و برا خودت باشی
هروقت اومدن بگو داره می‌خوابه.. باید برم جایی.. اگه همینطور اجازه بدی ببرن بچه ت هوایی میشه
عزیزم خوب کوچولوعه دیگه بچت گوگولیه خوششون میاد
اما وقتی تو دوس نداره نباید ببرن
خونت رو عوض کن
خوشا بحالت چه عالی
اگه به خوبی ازش مواظبت میکنن خوب چه اشکالی داره شما هم استراحت کن یا باهاشون برو
خب مگه چی میشه بچه س دوسش دارن دیگه.وقتی اذیت کننده س که زیاد باشه. میتونی اگه زیاد بود گاهی اجازه ندی اما اینکه نوشتی هیچ ایرادی نداره
خوشت نمیاد خب رودرواسی داری مگ بهشون بگو بچمو نمیفرسم خونه کسی هروقت خودمون اومدیم پیشتون ببینینش
خوبه که اما نترس یه کم بزرگ بشه شلوغ کاری کنه دیگه نمیبرنش حالا کوچولو دلشون میخواد حساس نشو
خیلی بده
ول نمیکنن اه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
