مشغول چه کاری هستین؟ نگرانیتون بابت چیه؟ آرزوتون چیه ؟ دلتنگ کسی هستین ؟ دوست دارید راجع به چی حرف بزنین ؟
داشتم پاسور میزدم
نگران نیستم
ارزو ندارم
دنبال پیشرفتم
میشه ی دونه صلوات برام بفرستین
شام نزاشتم
حوصله ندارم شام بپزم😅
دلم میخواست شوهرم رسمی بشه و با شرایط خوب بیاد شهر خودمون پسرم خیلی بهونه اشو میگیره....الآنم درد زیر شکم دارم پسرم بهونه باباشو داره...ناشکری نباشه روحم خسته هست
دعا کنید داداشم طوریش نشه توی سرش خون لخته بسته
چرخیدن توی نی نی سایت/ اینکه به عشقم میرسم یا نه / گرفتن دکتری و مطب زدن/ دلتنگ عشقم / چیزی به ذهنم نمیرسه
الان دراز کشیدم زیر کرسی خونه مامان بزرگم دخترم و مامان بزرگم شام خوردن و خوابیدن منم حوصلم سر رفته.شوهرمم رفته ماموریت.
داشتم آلبوم عکسای قدیمی رو نگاه میکردم دلم تنگ شد واسه گذشته چقدر زود گذشت بیرون هم داره باد میاد شدید منم از صدای باد میترسم
عزیزم دوری از شوهر، قطعا برای شما و پسرتون سخته. امیدوارم شریط کاری شوهرتون بهتر بشه. یه کاری کن دردت بهتر بشه. یه کاری کنین تا حالتون خوب بشه. ورزش، پیاده روی ،کتاب خوندن، خرید، .....خیلی کارا میتونید با پسرتون انجام بدین تا هم شما مشغول بشین و هم پسرتون دلتنگیش کمتر بشه. نمیتونید برین جایی که شوهرتون هست زندگی کنین؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
