2752
2734
عنوان

کی بخاطر بی پولی خجالت کشیدین

| مشاهده متن کامل بحث + 1638 بازدید | 46 پست
انشالله خونه دار هم بشین

ممنون عزیزم انشالله

 « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »۸ثمره عشقمون 🤩فندق من.. منو بابا بدجور بیتابتیم.. دلمون میخواد زودتر بگیریمت تو بغلمون.خوش آمدی به زندگیمون جان جانانم🤰تاریخ ۱۶ آذر صدا قلب کوچولوتو شنیدیم جان مادر😍دخترکم عزیزکم مامان منتظرته ک محکم بغلت کنه ک پیشت باشه مونس تنهایی مادر بشی رفیق هم بشیم.😍خوش آمدی پرنسس مامان❤️

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

تازه عروس بودم نمیگم فقیر بودیم ولی هنوز ماشین نداشتیم بابام ماشینشو داده بود دست شوهرم واسه ۱ماه هم ...

من خودم همین تابستون اومدم سر خونه زندگیم خانواده شوهرم به شدت پولدارن برام عروسی نگرفتن حتی یه دست حوله هم برامون نگرفتن شوهرمم یه چن ماه بیکار بود من ازش هیچی نمیخواستم بعد چن ماهش باردار شدم میرفتیم بیرون هوس یه چیزی میکردم ولی بهش نمیگفتم😭

2731
ما هم همین بودیم داداشام کار میکردن بیچاره ها کوچیک بودن 😔 😔مامانم زره زره پولشونو جمع میکرد برامو ...

خورد و خوراک که هیچی

وقتایی که بابام بود خوب بودا(بابام کارش یه شهر دیگه بود)ولی امان از وقتایی که نبود،مثلا خرجی برا سه هفته میداد و میرفت،یهو فرداش یه مشت مهمون میومد نصفشو میخورد و میرفت،دیگه ما باید تا اومدن بابام که مشخص نبود کی هس با همون مقدار پول سر میگردیم،میشد صبا نون با چای شیرین داشتیم

بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
خورد و خوراک که هیچی وقتایی که بابام بود خوب بودا(بابام کارش یه شهر دیگه بود)ولی امان از وقتایی که ...

من خودم زیاد نداری ندیدم ولی طفلی خواهرم هنوزم میگه یک عمر آرزوی دوچرخه تو دلم موند الان از مال دنیا بی نیازه ولی چه فایده 

یادمه یه روز داشتم میرفتم مدرسه صب بود برفم میبارید بابام جلوی در حیاط بود گفتم بابا پول بده مداد بخرم گفت ندارم گفتم خب مداد ندارم دست کرد جیبش نشون داد واقعا چیزی نداشت حتی پول نونی رو که گرفته بود و قرض گرده بود 😓😓اون روز هنوز جلوی چشممه

من خودم زیاد نداری ندیدم ولی طفلی خواهرم هنوزم میگه یک عمر آرزوی دوچرخه تو دلم موند الان از مال دنیا ...

دقیقا

یه شب با شوهرم داشتیم میگفتیم،اخه شوهرمم بدتر از ما بود وضعیتشون،خیلی حسرت ها به دل داریم،شاید الان تک تک اون نیازها رو بتونیم براورده کنیم ولی چه فایده؟هرچیزی یه دورانی داره،الان دیگه اون لذت رو بهمون نمیده،لباس خوب غذای خوب،اون حسرت همیشه سرجاشه

بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
یادمه یه روز داشتم میرفتم مدرسه صب بود برفم میبارید بابام جلوی در حیاط بود گفتم بابا پول بده مداد بخ ...

شوهرم میگه دفتر نقاشی نداشتم،میگفت چه نقاشیای قشنگیم میکشیدم ولی معلمشون بهش صفر میداده و زیر نقاشیش مینوشت لطفا برای فرزند خود دفتر نقاشی تهیه کنید 

اینقدر دلم میسوزه وقتی فکرشو میکنم به یه بچه اینو بگی

بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
شوهرتون دهه ۶۰؟؟

اره

بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
خیلی از معللمهای اون دوران بلانسبت شمر بودن اه اصلا یادم نمیره منم دهه ۶۰ هستم اکثرشون پر مدعا فقط ه ...


اوووه معلما که هیچی دیگه 

داداشم تعریف میکرد یه خانواده ای بودن خیلی فقیر بودن،پسرشون کفش نداشت با دمپایی میومد مدرسه،مدیرشونم این پسرو اینقدر کتک میزد میگفت با دمپایی میای مدرسه😔اصلا اون دوران کجا دوران بچه های الان کجا

بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687