خودم یک عدد چندش بودم که ترککردم،😐اول تااخر مراسم عقدمون دست شوهرم وگرفته بودم اونم یجور دستم وفشارمیداد که نگو
بعدمدوتاجشن داشتیم یکیشهرما یکی شهرهمسرم
رفتم لباس عوض کنم توماشین اذیت نشمعمه ام ویکی دوتا خانم اومدن کمکم، شوهرموهرچی گفتن از اتاق نرفت بیرون ،😆😆😆محو من شده بود ،😂😂اینا دونمونه اش بود