من شبانه روز شاید دو سه ساعت بخوابم....اونمنه یه سره....الان دوماهه وضعیتم اینه.....چیکار کنم بتونم بخوابم.؟ هفته ی دهم هستم
یارا کوچولو.....تو هنوزم دل اومدن نداری مامان؟ اینجا مگه چقد ترس داره.....ینی ما لایق داشتنت نمی دونی....؟ ما دنیا رو برات گلستون می کنیم....چقد تو پیج های دکتر ها و زایمان هاشون باشم و اشک بریزم....حسرت به کنار اون شوق که پس من کی اون لباس آبی رو تنم می کنم و تو آخرین تکونات و تو دلم میخوری و نیم ساعت بعدش میای بغلم....یارا تو اصلا چه شکلی هستی؟ چشما ت چه رنگیه....رنگه چشای مادرت تو ۲۹ سالگی میشی متمایل به حسرته....یارا دستات ....مث دستای مامان کشیده است.....چال لپ بابات رو صورت قشنگت هست....یارا مامان تو صدای گریه ات چه جوریه؟ چقد آخه انتظار ...یارا اشکام خشک شد بیا......این تن دلش میخواد مهمونش باشی ۹ ماه....این زندگی تو رو می خواد....یارا مامان منتظرم نزار دیگه....یکم دلت با ما باشه با مرام.....دلم برات پر میزنه.....خدایاااا به دادم برس.....یه صلوات مهمونمون کن
یارا کوچولو.....تو هنوزم دل اومدن نداری مامان؟ اینجا مگه چقد ترس داره.....ینی ما لایق داشتنت نمی دونی....؟ ما دنیا رو برات گلستون می کنیم....چقد تو پیج های دکتر ها و زایمان هاشون باشم و اشک بریزم....حسرت به کنار اون شوق که پس من کی اون لباس آبی رو تنم می کنم و تو آخرین تکونات و تو دلم میخوری و نیم ساعت بعدش میای بغلم....یارا تو اصلا چه شکلی هستی؟ چشما ت چه رنگیه....رنگه چشای مادرت تو ۲۹ سالگی میشی متمایل به حسرته....یارا دستات ....مث دستای مامان کشیده است.....چال لپ بابات رو صورت قشنگت هست....یارا مامان تو صدای گریه ات چه جوریه؟ چقد آخه انتظار ...یارا اشکام خشک شد بیا......این تن دلش میخواد مهمونش باشی ۹ ماه....این زندگی تو رو می خواد....یارا مامان منتظرم نزار دیگه....یکم دلت با ما باشه با مرام.....دلم برات پر میزنه.....خدایاااا به دادم برس.....یه صلوات مهمونمون کن
یارا کوچولو.....تو هنوزم دل اومدن نداری مامان؟ اینجا مگه چقد ترس داره.....ینی ما لایق داشتنت نمی دونی....؟ ما دنیا رو برات گلستون می کنیم....چقد تو پیج های دکتر ها و زایمان هاشون باشم و اشک بریزم....حسرت به کنار اون شوق که پس من کی اون لباس آبی رو تنم می کنم و تو آخرین تکونات و تو دلم میخوری و نیم ساعت بعدش میای بغلم....یارا تو اصلا چه شکلی هستی؟ چشما ت چه رنگیه....رنگه چشای مادرت تو ۲۹ سالگی میشی متمایل به حسرته....یارا دستات ....مث دستای مامان کشیده است.....چال لپ بابات رو صورت قشنگت هست....یارا مامان تو صدای گریه ات چه جوریه؟ چقد آخه انتظار ...یارا اشکام خشک شد بیا......این تن دلش میخواد مهمونش باشی ۹ ماه....این زندگی تو رو می خواد....یارا مامان منتظرم نزار دیگه....یکم دلت با ما باشه با مرام.....دلم برات پر میزنه.....خدایاااا به دادم برس.....یه صلوات مهمونمون کن
برا من کم شده....اصلا خواب به چشمامنمیاد......به ایمحال ویار شدید و ضعف و تهوع و بدن دردای عجیب غریب....گاهی دلممیخواد فقط چند ساعت بخوابم....شاید بهتر بشم....همه رو می تونم تحمل کنم ولی این بیخوابی کلافمکرده
یارا کوچولو.....تو هنوزم دل اومدن نداری مامان؟ اینجا مگه چقد ترس داره.....ینی ما لایق داشتنت نمی دونی....؟ ما دنیا رو برات گلستون می کنیم....چقد تو پیج های دکتر ها و زایمان هاشون باشم و اشک بریزم....حسرت به کنار اون شوق که پس من کی اون لباس آبی رو تنم می کنم و تو آخرین تکونات و تو دلم میخوری و نیم ساعت بعدش میای بغلم....یارا تو اصلا چه شکلی هستی؟ چشما ت چه رنگیه....رنگه چشای مادرت تو ۲۹ سالگی میشی متمایل به حسرته....یارا دستات ....مث دستای مامان کشیده است.....چال لپ بابات رو صورت قشنگت هست....یارا مامان تو صدای گریه ات چه جوریه؟ چقد آخه انتظار ...یارا اشکام خشک شد بیا......این تن دلش میخواد مهمونش باشی ۹ ماه....این زندگی تو رو می خواد....یارا مامان منتظرم نزار دیگه....یکم دلت با ما باشه با مرام.....دلم برات پر میزنه.....خدایاااا به دادم برس.....یه صلوات مهمونمون کن
اسم بی خوابیو نیار که من یکیو دیوونه کرده وقتی میخوابم نیم ساعت یکبار بیدار میشم کلا خواب سالمم شده ...
منم همینجوریه...ولی د
دوسه ساعت اونم هی بیدار میشم....واقعا کلافه کننده است...هیچ راهیم براش نیست...حتی دکتر بهم شربت پرستاران داد که برای معده است وای گفت فقط شی بخور که بخوابی ولی اصلا تاثیری نداره
یارا کوچولو.....تو هنوزم دل اومدن نداری مامان؟ اینجا مگه چقد ترس داره.....ینی ما لایق داشتنت نمی دونی....؟ ما دنیا رو برات گلستون می کنیم....چقد تو پیج های دکتر ها و زایمان هاشون باشم و اشک بریزم....حسرت به کنار اون شوق که پس من کی اون لباس آبی رو تنم می کنم و تو آخرین تکونات و تو دلم میخوری و نیم ساعت بعدش میای بغلم....یارا تو اصلا چه شکلی هستی؟ چشما ت چه رنگیه....رنگه چشای مادرت تو ۲۹ سالگی میشی متمایل به حسرته....یارا دستات ....مث دستای مامان کشیده است.....چال لپ بابات رو صورت قشنگت هست....یارا مامان تو صدای گریه ات چه جوریه؟ چقد آخه انتظار ...یارا اشکام خشک شد بیا......این تن دلش میخواد مهمونش باشی ۹ ماه....این زندگی تو رو می خواد....یارا مامان منتظرم نزار دیگه....یکم دلت با ما باشه با مرام.....دلم برات پر میزنه.....خدایاااا به دادم برس.....یه صلوات مهمونمون کن
یارا کوچولو.....تو هنوزم دل اومدن نداری مامان؟ اینجا مگه چقد ترس داره.....ینی ما لایق داشتنت نمی دونی....؟ ما دنیا رو برات گلستون می کنیم....چقد تو پیج های دکتر ها و زایمان هاشون باشم و اشک بریزم....حسرت به کنار اون شوق که پس من کی اون لباس آبی رو تنم می کنم و تو آخرین تکونات و تو دلم میخوری و نیم ساعت بعدش میای بغلم....یارا تو اصلا چه شکلی هستی؟ چشما ت چه رنگیه....رنگه چشای مادرت تو ۲۹ سالگی میشی متمایل به حسرته....یارا دستات ....مث دستای مامان کشیده است.....چال لپ بابات رو صورت قشنگت هست....یارا مامان تو صدای گریه ات چه جوریه؟ چقد آخه انتظار ...یارا اشکام خشک شد بیا......این تن دلش میخواد مهمونش باشی ۹ ماه....این زندگی تو رو می خواد....یارا مامان منتظرم نزار دیگه....یکم دلت با ما باشه با مرام.....دلم برات پر میزنه.....خدایاااا به دادم برس.....یه صلوات مهمونمون کن
یارا کوچولو.....تو هنوزم دل اومدن نداری مامان؟ اینجا مگه چقد ترس داره.....ینی ما لایق داشتنت نمی دونی....؟ ما دنیا رو برات گلستون می کنیم....چقد تو پیج های دکتر ها و زایمان هاشون باشم و اشک بریزم....حسرت به کنار اون شوق که پس من کی اون لباس آبی رو تنم می کنم و تو آخرین تکونات و تو دلم میخوری و نیم ساعت بعدش میای بغلم....یارا تو اصلا چه شکلی هستی؟ چشما ت چه رنگیه....رنگه چشای مادرت تو ۲۹ سالگی میشی متمایل به حسرته....یارا دستات ....مث دستای مامان کشیده است.....چال لپ بابات رو صورت قشنگت هست....یارا مامان تو صدای گریه ات چه جوریه؟ چقد آخه انتظار ...یارا اشکام خشک شد بیا......این تن دلش میخواد مهمونش باشی ۹ ماه....این زندگی تو رو می خواد....یارا مامان منتظرم نزار دیگه....یکم دلت با ما باشه با مرام.....دلم برات پر میزنه.....خدایاااا به دادم برس.....یه صلوات مهمونمون کن