چند روزه هم کلاسی های قدیمیم باهم حرف میزنیم از مهمونی و .... میگن از کلی دوست پسرای ک گرفتن و.... بعد خودمم (یک همسره غیر قابله کنترل و لجباز دارم) و چند روزه تو قلبم احساس خالی بودن میکنم و نمی دونم چیکارا کنم هیچکسی نیست .... همه رفتن
نفهمیدم 😐
با دوستات قطع رابطه کن دوستات نا بابن
ها🤔😶😐
اگه درست متوجه شدم
الان یه جورایی به دوستات غبطه میخوری که ازدواج نکردن و راحتن؟؟؟
سمت این چیزا نرو
من به جات بودم با دوستام قطع راابطه میکردم
اخه ادم متاهل باهمچنین دخترایی میگرده؟
من ک همشونو بوسیدم گذاشتم کنار چون بدردنخور بودن
دلیلت چیه ک میگی شوهر غیرقابل کنتزل؟!
الان میخوای فقط برای خودت بهونه بیاری تا قانع بش یک شوهرت مشکل داره بشی مث دوستات؟؟
ده تا عیب بزرگ شوهرتو بگو ببینم
دوست ناباب...
کلا اینجور مهمونیا برا دخترمجردم دردسره چه برسه متاهل😐
به این فکر کن خودت زدی تو گوش یکی شوهرتو کردی اون دوستات هنوز پی تبدیل دوست پسر به شوهرن
گرچند شوهر خوب از اینجور پسرا عمراا دربیاد
تاپیک دو روز پیشت فکر را زدن با یه پسری
حالا اومدی چی میگی...؟
خدا واقعا ب داد همسراتون برسه چقد خیانت.......
هیچت نیست خوشی زده زیر دلت جانم
اینقدربه فکر رل و خیانت و دوس پسر نباشین یکم زندگی کنید،شخصیت داشته باشین.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
8 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
