یه کاپشن خریدم ۶٠٠ تومن پارسال،امسال بسرم زد که بفروشمش و یکی دیگه بخرم،خیلی هم تمیز بود کاپشنه و گذاشتم سیصد تومن،تو دیوار بعد کلی مزاحمت اقایون یه خانمه زنک زد و گفت میایم توروخدا نفروشش.وقتی اومدن معلوم بود فقیرن پسر کوچیکشون نان و رب دستش بود.خیلی دلم براشون سوخت اخرش بجای سیصد تومن صد تومن گرفتم و خیلی تشکر کردن.حالا موندم ج شوهرمو چی بدم قرار بود پول بزاره روش کاپشن جدید بخرم😔😔😔😔
اسی احتمالا گولت زدن مخصوصا که میگی با نون و رب اومدن دم در .اشتباه کردی
یه مامان شاد و پرانرژی که جز شادی و ارامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ، خونه بهم ریخته مرتب میشه ، چای سرد شده رو میشه عوض کرد ، غذای یخ شده رو میشه داغش کرد، ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما دیگه بچه هامون 1ساله یا 2ساله یا 3 ساله و ... نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم پسر کوچولوی من مامان عاشقته
احتمالا . من جای اسی بودم نمیدادم میگفتم پشیمون شدم
یه مامان شاد و پرانرژی که جز شادی و ارامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ، خونه بهم ریخته مرتب میشه ، چای سرد شده رو میشه عوض کرد ، غذای یخ شده رو میشه داغش کرد، ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما دیگه بچه هامون 1ساله یا 2ساله یا 3 ساله و ... نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم پسر کوچولوی من مامان عاشقته
آهان...خب پس خوب کردی.....اخه من وسیله میزاشتم دیوار رایگان میزدم هرکی واقعا نیاز داره ببره..اون وقت یارو با ماشین مدل بالا میومد میگرفت اصلا دهنم از تعجب بسته نمیشد😂😂😂😂
تو دیوار آگهی میزنن نیازمند مثل دوچرخه یا لباس،بعد ک یکی دلش میسوزه میده اونام میفروشن
صبح امروز کسی گفت به من. تو چقدر تنهایی،گفتمتش در پاسخ تو چقدر حساسی،تن من گر تنهاست دلمن با دلهاست دوستانی دارم ببهتراز برگ درخت یاد شان در دل من قلبشان منزل من صافی آب مرا یاد تو انداخت رفیق. عشق از این بیشتر؟ که تو لبخند بزنی و من برای چال گونه ات بمیرمتو چشمات می خوام غرق شم روز و شب هواتو تنفس کنم زنده شم به حدی اسیرم کنی تو چشات با تو از زمین و زمان کنده شم نباشی بپوسم تو حجم خودم تو تنهاییام بی تو نابود شم حصاری بکش از خودت دور من می خوام به تو یک عمر محدود شم