سلام دوستان خوبم من ۱۰ سالی میشه که ازدواج کردم صاحب یه دختر هستم خودم کارشناسی ارشد هستم ولی همسرم تا ۵ ابتدایی خونده ولی چون پسر خوب و با معرفتی بود قبولش کردم چون خیلی ابزار علاقه میکرد و خیلی راستگو اما چن ساله که اذیتم میکنه اصلا ب خودش نمیرسه مث پیرمردها شده از خانواده ش هم نگم که پدرمو درآوردن و یه مدت منو بیمار شدم از دستشون هر چی کار کرد و نکرد و هر چی پس انداز داشتیم بخاطر مسائل و مشکلات برادرش ریخت ب پای اون و اونم هنوز بعد ۴ سال پولش رو پس نداده تازه آقا مغازه ش رو هم داد ب برادرش حدود ۲ ماه میشه که مسافرکشی میکنه
نمیدونم چیکار کنم ازش خیلی سرد شدم ب خاطر سطح سوادش اصلا نمیتونم با دوستام بشینم شوهرهای همشون تحصیلکرده هستن خیلی تفاوت داریم خدایا .....