هیچی نیس بابا منو دخترمم همش همو تهدید میکنیم😂😂😂😂
الکی یه چیزی میگفته بشینی
منم گاهی به بچم که خیلی اذیت میکنه میگم کاری نکنی به بابات بگم او نروز چی کار کردی
هی میگه کییییییییییییی
منم میگم همون روززززززززززززززز
دیگه میره تو فکر آروم میشه
البته خیلی کم پیش میاد
مادر من از بچگی بهم میگفت تو بچه ما نیستی و پرورشگاهی هستی. اینقدر عذاب کشیدم. حتی تا چند سال پیش یه بار مریض شد بهم گفت ببرمش دکتر. منم گفتم من که بچه ات نیستم به بچه هات بگو .اونم در پرویی برگشت گفت تو رو اوردم که کارهام رو بکنی.
اخر یه بار به خواهر بزرگم گفتم چرا مامان این حرف رو میزنه. اونم خنده اش گرفت گفت مادرت ۲ تا دختر داشت چرا باید تو رو بیاره که دختری. میخواست پسر میاورد. داره تو رو اذیت میکنه. و هنوز که هنوز نفهمیدم چرا این کار رو کرد. الان ۴ ۵ سال هست که دبگه نمیگه
اگه پرسیدید ب منم بگید چی بوده قضیه😂
فکر ما هم مشغول شد، برو جلو ما هوات رو داریم، ببین جریان چیه بعد بیا به ما هم بگو😁😁😁
شاید یه بار تو رختخوابت دستشویی کردی
یا جایی باد ازت رفته
دیگه قتل که نکردی
وقتی گفت بگو برام مهم نیست مادر که نباید اینجوری باشه وته دل بچشو خالی کنه که.بی اهمیت باش یا چیزی باشه میگه چیزی هم نباشه ببینه برات مهم نیست خسته میشه ول میکنه دیگه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
