منم یکم تو اتاق نشستم تا سرخی رو گونم بره بعد از اتاق برم بیرون با خودم هزارتا فکر کردم ب مامان بابام یا نگم آخرم گفتم نمیگم شاید تسخیر من بود رفتم بیرون از اتاق مامان گفت چیزی شده شوهرت با عجله رفت گفتم ن پدرش کارش داشت مهم بود رفت اونم گفت باشه آب خوردن باز رفتم تو اتاقم همین جوری فکر میکردم خوابم برد
صبح شد منم بیدار شدم گوشیمو چک کردم دیدم ی عالمه پیام واسم اومده از شوهرم تک تک خودندم ی عالمه بدوبیرا گفته بود بود ک نگو خودندم رفتم تو فکر چرا اینجوری شد زنگ زدم بهش الو کرد گفتم الو چرا اینجوری پیام دادی بهم اونم پشت تلفن داد میزد فروش میداد تا تلفو قطع کرد
کامل نوشتی لایکم کن
لایکم کنین لطفا
خببببب چرا اینجوری کرد یهو
لایک پلیز ی نفر
خب
خب
لايك لطفا😁
الان تو ۱۳ سالته؟؟
اسییییی کجا رفتیییی پس
لایکم کنید لطفا
برو بابا
استارتررف شوهرشو بزنه
بیا خا بقیش کو عه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
