فردا سونوی ان تی دارم ۱۲ هفته و خورده ایم
بعد شب نشسته بودیم ینفر بدجور محکم درو میکوبید
زنگ بالا ک ماییم و پایین ک صاحب خونس و باهم میزدن پشت هم
صدای در ورودی پایینم بدجور میومد
ب همسرم گفتم شاید کلید ندارن برو درو واکن شوهرم رفت نگاه کرد پلیس بود
اول فک کرد پلیس مواد مخدره بعد لباس عوض کرد بره پایین زن صاحب خونه اومد اروم در میزد یواش صداش کردم دستاش شدید میلرزید ب شدت استرسی و داغون بود گفت بچه بزرگش ک پسره متولد ۸۴-۸۵ دعواش شده چاقو زده تو شونه دوستش
شوهرم اومد بره پایین مامورا شیشه درو شکوندن اومدن تو رفت اورد همه جا رو حتی خونه ما رو تا کمد سه تا مامور گشتن