خیلی کار بزرگی کردی که مادر سارای کوچولو شدی بهت قبطه میخورم دمت گرم
بروز رسانیم رفته ازم شکایت کرده دارن می برنم زندان
خودم رفتم تو
صداش کردم،جواب نداد
تکونش دادم،جواب نداد
مامانم همیشه خوابش خیلی سبک بود
سر شبش سرم درد میکرد،با یه ناله من فوری اومد بالا سرم
گریه کردم،جواب نداد
جیغ زدم،پا نشد
التماسشو کردم،تکون نخورد
خودمو زدم،پا نشد دستامو بگیره
لایک عشقا
زنگ زدم داداشم
زنگ زدم آمبولانس
سارا و علی بیدار شده بودن.علی گریه میکرد
آمبولانس رسید
ولی تموم کرده بود
میدونین چی درد داشت؟؟
به بابام گفته بود برام از کربلا کفن بیار
عزیزم چقدر ناراحت شدم خدا رحمتشون کنه
نمی‌دونم چطوری دردمو بیان کنم
واقعا درد داشت
داغش تا ابد رو دلمه
تا وقتی زندم با یادش گریه میکنم
من همون جا درد گرفتتم.بردنم بیمارستان،اما بچه زایمان زودرس شد.
توی چند ساعت هم مامانمو از دست دادم،هم بچمو
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
