اونقدر کسیا ندارم که باهاش درد و دل کنم مجبورم اینجا بگم تا سبک شم اونقدر دلم گرفته ام که دیگه گریه ام اروم نمیکنه منا خودم یه مادرم نمیتونم بین بچه هام فرق بزار پس چطور یه ادم این قدر فرق میزاره ، توی دوران مجردیم میخواست من زودتر ازدواج کنم حتی براش مهم نبود که با کی ازدواج میکنم حتی حاضر بود با یه معتاد و مرد ۴۰ ساله ازدواج کنم
من همه جوره براشون هر کار میکردم چقدر غضه و حرص خوردم اما تهش راضی به مرگم هست !(: یا من بچه واقعیش نیستم یا....