منو شوهرم دو سه هفته س که تواختلافیم
تاحدی که من زنگ زدم به بابامینا گفتم تا حرفای طلاقم پیش رفتیم شوهرم میگف به بابات بگو بیاد ببرتت منم میگفتم بابام منو نیاورده اینجا خودت ببر طلاقمم بده
خلاصه خودش نبرد منم نزاشتم اونا بیان
حالا میدونمم شوهرم راضی به طلاق نیس
حالا منم هم دوستش دارم هم بچه دارم خواستم درستش کنم
دوستم دعوت کرد خونشون زنگ زدم شوهرم گفتم یا تمومش کن بیا منو ببر خونه بابام یا درستش کن بیا منو ببر خونه دوستم
شوهرمم فقط گفتش که ماشینو داداشم برده اسنب بگیر برو خونه دوستت
حالا الانم قهریم میگه اصلا من نمیام آشتی باید تو بیای منم بخاطر کارا رفتارایی که این چند روز کرده نمیرم اونم ک نمیاد من دارم میمیرم از دلتنگیش
میخام خودتونو بزارین جای من شما بودین چیکار میکردین