سه ساله ازدواج کردم ی بچه ۸ماهه دارم.ازاول مشکلات زیادی با شوهرم سر خانوادش داشتم.بجا مقابله با زورگوییاش کوتاه اومدم همیشه.ولی ذله شدم.الان دست مادرش شکسته جدا از اونهمه عذابی ک بهم دادن برام سخته با ی بچه زندگیمو ول کنم ب اون برسم برم خونشون بشور بپز و کاراشون و کارای خونه خودم انجام بدم.سرهمینم جلو شوهرم ایستادم.حالا باهام سرده.شوهرم کاملا ساپورت مالی میکنه و خرجیشونو میده.ب منم میگه باید کاراشونو بکنی وظیفته.این وظیفه رو فقط برا من میدونخ نه خواهراش.اونام اگ ۵تا انگشتم عسل کنم بزارم دهنشون باز گاز میگیرن.چ کنم من با شوهرم؟اخلاقش همین بوده و انقد توو خونه باهام سرد و بد برخورد کرده ک همیشه کوتاه اومدم.من باهاش حرف نزنم از خداشه
چرا خواهرشوهرات نمیرن؟
تو این پورد زیر بار نرو که میشه وظیفه تموم نشدنیت
این ک همیشه سرده پ تو کارخودتو کن بذار سرد بمونه
😔😔😔دستت نمک نداره
تو بدترین شرایطی😔
خب عزیزم این بار جدی صحبت کن و بگو من سخته با ی بچه بگو ابجیات میتونن کمک بهتری باشد تا من
طرف دختر داره بعد عروس بیاد کاراشو کنه؟
اصلا اینکارو نکن همینه پرروشون کردی
غلط کرده چرا وظیف تو باشه اولا وظیفه نیست لطف میکنی بعدم اگر وظیفه کسیه اونم وظیفه دختراشه همینجور بهش بگو پرروش کردی دیگه
بنطرم مستقیم نگو نمیرم
حداقل یکی دوروز برو
بعد الکی بگو میترسم علائم کرونا دارم
کمرم درد میکنه
بچه اذیت میکنه میترسم نذاره اونا خوب استراحت کنن
کلا ار این بهونه ها
اول که تاپیکتو خوندم فک کردم تک فرزنده شوهرت
عزیزم شوهر شما هم مث داداش منه.. بهش بگو من فک کردم تا یه حدودی وظیفمه اما همونقدر حتی بیشتر وظیفه خواهرات هم هست.. همونجوری که تو وظیفه ساپورت کردنشونو داری اونا هم حداقل کاری که میکنن اینه که مراقبشون باشن اگه تو تک فرزند بودی من اینکارو میکردم اما نه الان که خواهرم داری
توپو بنداز توی زمین خواهرشوهرت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
