بازدید| 8 پست
بچه ها من و عشقم ۵ سال رل بودیم دو سال اول نیگف ازدواج بعد هی تغییر میداد تصمیمش من امروز رفتم بیرون ازش پرسیدم گف من بدم میاد و مجرد میمونم چون همش خیانته زن و مرد از هم تکراری میشن ، منم دیدم دیدگاهش اینه حس کردم بهونست اخه پدرم با ایشون خ تفاوت مذهب دارند و خودش میدونه و پدرم خ خسیسه طوری که تولدم بزور ۱۰۰ تومن میده یا میگه چرا دوستات بردی بیرون خرج کردی . حالا بگذریم منم بهش گفتم خواستگار دارم مامانم میگه برو البته بگم ۲۰ سالمه و اقا ۳۰ سالشونه . خیلی دوسش دارم اونم داره هر چی بگم میگه چشم ولی انگار قسمت هم نیستیم امروز وقتی گفتم بهش جدا میشم خ ناراحت شد منم صداش شتیدم قلبم گرفت
