سی سالگی فقط یک سن نیست؛ برای خیلی ها یک ایستگاه است.بعضی ها به راحتی ازین ایستگاه عبور میکنند و برخی تا ابد درین ایستگاه میمانند و حسرت گذشته را میخورند.شاید شما هم در حدود سی سالگی از خود این سوال رو بپرسید که تا اینجای کار به کجا رسیده ام؟ چه دستاورد هایی داشته ام و
و تا چه اندازه به هدف هایم دست پیدا کرده ام؟اگر این سوالات وشک و تردیدها برایتان آزاردهنده باشد شما دچار بحران سی سالگی شده اید. اما برای من سی سالگی سن ثبات و آرامش است.فردا سی ساله میشوم و بیشتر از همیشه احساس پختگی و آرامش دارم.احساس میکنم حالا میتوانم بر هیجانات و تکانش های احساسی فائق شوم.میتوانم از منطق و احساس، در جای خود و به تناسب استفاده کنم.سی سالگی ام را دوست دارم،همینطور خودِ سی ساله ام را...اکنون در اوج زیبایی ام،چه ظاهری چه درونی🙂
سی سالگی ِِشما چگونه گذشت؟