خیییلیییی دوست دارم. خیلی. میمیرم براتتتت دوست دارم به کللل دنیا بفهمونم که چقد دوست دارم و برام عزیزی. از ته دلم عاشقانه دوست دارم. تا آخر دنیا دوست دارم.تا آخر آخره دنیا. دنیاها بیادو بره دوست دارم. .
"کسی که بیش از حد فکر می کند، کسی است که بیش از حد هم عاشق می شود" و من این را احساس کردم 😍 وقتی جواب ریپلای رو نمیدم دلیلش اینه : 1) بی احترامی در کلام (افرادی که سلامت روان ندارند به دنبال بی احترامی به دیگرانند)، 2) خشم در کلام (امام علی (ع) : اوج سبک مغزی، خشونت است)، 3) مشهود بودن حسادت در گفتار (امام علی (ع) : آفرین بر حسادت، چه عدالت پیشه است، پیش از همه صاحب خود را می کشد)، 4) عدم درک درست از پاسخ من به استارتر (امام علی (ع) : از سخن گفتن با کسی که گفتارت را نمیفهمد بپرهیز که تو را به ستوه می آورد)، 5) برداشت من اینه که فرد به دنبال بحث و جنجاله (مارک تواین : هرگز با احمق ها بحث نکنید، آنها اول سطح شما را تا سطح خودشان پایین می کشند، بعد با تجربه یک عمر زندگی در آن سطح، شما را شکست می دهند) و جمله آخر خطاب به کاربرانی که درباره کاربران دیگه تاپیک غیبت میزنن و کسانی که تو این تاپیک ها استارتر رو همراهی میکنن (امام علی (ع) : غیبت کردن آخرین تلاش افراد زبون و ناتوان است)
په نه په...اگه مادرشو دوست نداشته باشه منم نمیتونه دوست داشته باشه
باورم نمیشه اسم کاربریمو ساسا جون میخونید!!!!!!!!!!!!!!!چرا اخه! عزیزان سَه سَه جون!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ترجیععععع میدهم به ذوق خویش دیوانه باشم تا به میل دیگران عاقل!!!!!!! ترجیع میدم ترجیح و ترجیع بنویسم دوست عزیز مگر نه اندازه یه ترجیح سواد دارم😂😂😂😂
تعادل هست،،بینمون اونقدر دوست داشتنشو ایجاد نکرده ک باعث فرق باشه،، صدالبته هرادمی باشه مادرشودوست داره چه اقا چه خانم
مامان ماهلین😘. انشاالله هرکه بادردش میخوابد با درمانش بیدارشود..🙏. ترس فقط اونجا که هوشنگ ابتهاج میگه :وقتی همه چیز خوب است، میترسیم!ما به لنگیدن یک جای کار عادت کردهایم ...️️
اره عزیزم اگه مادرشو دوست نداشته باشه یعنی به هیچ زنی احترام نمیزاره و دوسش نداره
اخه چه سوالیه خدایی توام مادرتو دوست داری یانع ...؟
اگه شک داری که اونم حتمی نیست
باز آمد شوهر بی بهانه، با ادایی کودکانه، هیکلی چون استوانه می کند غر غر به خانه، یادم اید روز اول، گردنش کج، دست و پا شل . پیش بابا موش میشد سر خیس تا گوش میشد . دختری افتاده بودم مهربان و ساده بودم نرم و نازک، شاد و چابک. چشمهایم همچو اهو، عطر موهایم چو شب بو . می شنیدم از لب او حرفایی همچو جادو : من غلام خانه زادت، جان دهم هر دم به یادت، گر نیایی خانه ی من می گریزد روحم از تن . بعد از آن گفتار زیبا خام گشتم من همان جا . شد به پا جشن عروسی کیک و شام و دیده بوسی . بعد از آن دیگر ندیدم هرگز آن اوقات بی غم . قسمتم یک مرد جانی ، اندکی لوس و روانی ، بی اراده همچو یابو، پرخور و مغرور و پر رو . بشنو از من جان خواهر، هر که کرد این دوره شوهر ؛ خاک بر سر گشت و حیران . شد پشیمان شد پشیمان شد پشیمان......
یعنی چی چند نفر از شما از مادرتون بدش میاد که از شوهرا انتظار داشته باشیم از مادرشون بدش بیاد
من نمیگم بدش بیاد ولی بعضی چیزا رعایت نمیشه
خیییلیییی دوست دارم. خیلی. میمیرم براتتتت دوست دارم به کللل دنیا بفهمونم که چقد دوست دارم و برام عزیزی. از ته دلم عاشقانه دوست دارم. تا آخر دنیا دوست دارم.تا آخر آخره دنیا. دنیاها بیادو بره دوست دارم. .