خواهرم شش سال از من بزرگ تره و هیچوقت بهم محبت نمیکنه و از بوس و بغل و احساسات متنفره و هر وقت بهش محبت میکنم باهام بد رفتاری میکنه و پسم میزنه و سرم داد میزنه.
برام پول خرج میکنه و هرچی بخوام برام میخره ولی همش حس میکنم که با چشم داشت این کارا رو میکنه.
فهمیده بلدم مو گیس کنم. هر روز صدام میکنه برم موهاشو گیس کنم. من خیلی حرفه ای نیستم ولی بهرحال خوب بلدم.
همش سرم داد میزنه که اینجایی که گیس کردی جلوی موهام گیساش خوب معلوم نیست. یا کج شده. یا به هم ریختس. یا هی امر و نهی میکنه. وقتی بهش میگم مثلا فلان مدل رو بلد نیستم به زور میگه اشکال نداره انجامش بده. وقتی هم که دارم انجامش میدم همش غر میزنه که فلان شد بد شد.
خسته شدم از بس بهم زورگویی میکنه. یبار که هی غر میزد گیسو ول کردم و گفتم خودت گیس کن و از اتاقش رفتم بیرون. کلی داد و هوار راه انداخت که دیگه حق ندارم نزدیکش بشم و فقط این یبار یچیزی ازم خواسته و فلان بهمان. بعد از این کارش یمدت نزدیکش نمیشدم و هنوزم خیلی بهش نزدیک نمیشم ولی اون یبار براش گیس کردم دوباره کاراشو شروع کرده.
ببخشید ولی خیلی نفهمه. خیلی ناراحتم میکنه ولی براش مهم نیست. اصلا قلب و احساس نداره. اصلا اهمیت نمیده. فکر میکنه حالا چون برام پول خرج میکنه من باید هر طور شده جبرانش کنم.
اصلا نمیدونم باید چیکار کنم..
