حالا حالم بهتره دیگه درگیری ذهنی ندارم چون تصمیم گرفتم برم
بچه بزرگ میشه یه روز میفهمه چه پیش من باشه چه باباش جاش خوبه یه مادر روانی عصبی و یه خونه که همه اش دعواست برای اونم خوب نیست
منم دوباره هرچی باختم جمع میکنم همه زندگیم رو گرفت هرچی جمع کرده بودم اینهمه سرمایه داشتم کار کرده بودم همه رو به باد داد به جهنم پول زندگیم رو جهنم کرده هیچی نمیخوام فقط میرم