سلام .خانوما من نزدیک ۲ ساله عقدم وبعد از ماه صفر میرم خونه خودم .
یه مشکلی هست که مادرشوهرم خیلی دخالت میکرد تو زندگیمون .شوهرم میگه من با مامانم حرفی نمیزنم و ارتباطی باهم نداریم زیاد از اون طرفم مامانش میگه تو پسرمو از من گرفتی .بعد همینطور بهش پیام میده و زنگ میزنه الان خیلی ناراحتم فقط نمیدونم چجوری بش بگم .باهم ارتیاط دارن میدونم ولی نمیدونم چرا دروغ میگن بهم
راهنماییم کنید چطور بش بگم که ناراحتم نشه
فعلا بیخیال شو برو سر خونه زندگیت وابستگیشون کم میشه،اونموقع اگ دخالت کرد ی چیزی بگو ب شوهرت
به نظرم زیاد تو موضع دفاعی نرو و نخواه که دروغ رو رو کنی و تیم تشکیل بدن و داستان
راحت و مودب و بی توجه باش
پسر رو نمی خواست بده خودش باهاش ازدواج میکرد . نمیشه که مجرد بمونه که مادر راضی باشه
داره میسوزه ولش کن🤦♀️🤦♀️
شوهرت پنهون میکنه چون دوستت داره و نمیتونه مامانشو متقاعد کنه ،از اونطرفم اگ ب تو بگه خب رابطتون خراب میشه
الان چیزی نگو با سیاست پیش برو
مادرشوهرتم اگ زنگ زد و تیکه انداخت بد نحرف باهاش ولی جوری حرف بزن ک بفهمه مهم نیس واست
