رمان خون ها بیاین

قرار نبود رو خوندم 

راجب ی پسر دختر بود که با هم توافق کردن ی ازدواج صوری داشته باشن ولی بعدش عاشق هم شدن و دیگه با هم موندن 

بزنی نت هم  خلاصه شونو داره 

به ترتیب ستاره میزان رضایتمه

مرد قدبلند***********

اگرچه اجبار بود******

جان وشوکران******

الهه شرقی**************

ببین دوست عزیزم به عنوان کسی که یه دوره از نوجوونیش از همین رمان های عاشقانه و زرد و یه دوره رو  از جلال آل احمد، هری پاتر، از آگاتا کریستی و... خونده بود و الان هم توی رشته ادبیات فارسی تحصیل می‌کنه و با مقوله کتاب به خوبی آشنایی داره بهت میگم این رمان های به اصطلاح عاشقانه هیچ فایده ای نداره هیچ دست آوردی نداره فقط وقت گذرونی و سرگرمیه و بال و پر دادن به فانتزی های خام نوجوونی . فقط به قول یکی از اساتیدمون فایدش اینه که بعد ها فرق کتاب خوب و بد باهاش تشخیص میدی چون یه دوره ای کتاب بی محتوا هم خوندی . شاید بگی خوب من رمان عاشقانه می‌خوام و جواب من اینه که ما یه عالمه رمان عاشقانه مشهور و بهتر داریم که شاهکارن مثل آناکارنینا کتابای جین آستین . شما مختاری وقت خودت رو هرجور خواستی بگذورنی ولی من اگر برمیگشتم عقب جای این رمان های زرد و عامه پسند بیشتر کتاب خوب میخوندم فیلم خوب می‌دیدم زبان یاد می‌گرفتم و....

سیگار شکلاتی:داستان یه دختر و پسر به اسم شهراد و ساراست

تم داستان پلیسیه

شهراد به طور مخفیانه وارد یه ماموریتی میشه...شهراد یه اتفاقی تو بچگی واسش افتاده و تو بزرگسالی بهش تهمت همجنسگرایی زدن

شکلات تلخ:داستان درمورد اردلان فانی(دوست شهراد)که همه فکر میکردن مرده هستش..برای خوندن این رمان اول باید سیگار شکلاتیو بخونی...اردلانی که همه فکر میکردن مرده زندست و وارد یه ماموریت میشه!

ذهن خالی:داستان یه دختر به اسم پولکه که چشم باز میکنه و میبینه تو بیمارستانه اما چیزی یادش نیست...اما دیگران بهش میگن که اون شاهد یه قتل بوده و بااااید یادش بیاد چی شده وگرنه نامزدش اعدام میشه

استایل:یه طراح لباس به نام روژین...که از همه چی خستست...برای آرامشش میره ترکیه...و داستان هایی پیش میاد که با بهراد یه مدل معروف آشنا میشه

افسونگر:لوکیشن این رمان لندنه...دختری دو رگه به اسم افسون که برادر و پدرش بهش تجاوز میکنن به کمک دنیل فرار میکنه..دنیل ۱۸ سال بزرگتره و قیم افسون میشه...

اوراکل:این رمان پلیسی و خیلی هیجانیه...مهراد به جرم قتل تحت تعقیبه....مارال یه خبرنگاره که دنبالش میکنه و‌...

اسپرسو:جمعی از شخصیتای رمان سیگار شکلاتی و قرار نبود و ذهن خالی و شکلات تلخ!

همین

الهه شرقی یه دختر مطلقس که میره فرانسه شیمی بخونه اونجا پسری ب اسم رابین دیوانه وار عاشقش میشه وخیلی داستان جذاب و قشنگیه و ...

جان وشوکران هم یه دختره پدرومادرش جداشدن و هتلداری خونده پسره اژانس هواپیمایی داره پی انتقام قدیمی با پدرش بهش نزدیک میشه ولی عاشق میشه اینم خوبه

اگرچه اجبار بود هم ب دختره تجاوز شده انداختش گردن یه پسر ب اجبار عقد میشن میرن تو خونه و ....

مرد قد بلند هم دختریه ک پدرش معتاد میره مواد بخره تو دوازده سالگی بهش تجاوز میشه و......خلاصه دکتر تیمارستان میبرش خونه مدتی زندگی میکنن و واقعا قشنگه

یه دوره ای واقعا رمانا افتضاح بودن

پسرای جذاب فوق العادی غیرتی

دخترای بی دست و پا و کل کلی

همش توهین و تحقیر دخترا و در آخر عشق کورکورانه

خوشحالم که از اون دوره داریم میگذریم و نویسنده هامون یکم بیشتر واسه خودشون ارزش قائلن

این رمانای پوراصفهانی

یه وقتایی هم لازمه ادم از کتاب هایی با نثر روون وعامیانه بخونه

ولی عزیزم من رمانای ایشونو توصیه نمیکنم زیاد

رمانای خانم ارجمندنیا مخصوصا آمالُ خیلی توصیه میکنم

در کنار عامیانه بودن کلییی بحثای رواشناسی داخلشه

بله خصوصا توی دوران ما که تازه این رمان ها مثل قارچ رشد میکرد و خیلی به دخترای نوجوون لطمه زد من از بین اون همه فقط یکیش رو دوست داشتم اونم به خاطر اینکه صرفا عاشقانه نبود و الان میتونم به جرئت بگم واقعا اسم این رمان ها عاشقانه نیست بیشتر الان حالت جن.سی پیدا کرده و از احساسات خام یه عده دختر کم سن و سال سواستفاده میشه 

خداروشکر خیلی وقته دورشونو خط کشیدم🤦🏻‍♀️

یه سری از نویسنده هامون واقعا خوب مینویسن و واقعا کیف میکنم از اینکه میبینم با نوشتن از یه پسر بیمار شخصیت یه دخترو خراب نمیکنن

بله عامیانه بخواد بخونه می‌تونه بره هزار و یک شب بخونه صادق هدایت بخونه جمال زاده بخونه صادق چوبک بخونه بزرگ علوی بخونه و منظور شما از نثر روون رو متوجه نمیشم . من توی پیام قبل هم گفتم این صرفاً تجربه شخصی منه و چون هم خودم هم هرکسی  که من میشناسم دوره نوجوونی از این رمان ها میخونده الان پشیمونه خواستم این تجربیات رو دراختیار بذارم