بچه ها این تاپیک رو گذاشتم تا یه فرهنگ سازی و اصلاحی در گفتارمون داشته باشیم که ما به اسم حماقت خر چقدر در حق این حیوانات خوشگل ظلم کردیم
در فرهنگ نامه حییم "خر" این طور آمده است: در برخی واژه ها معنی بزرگی و درشتی می دهد مثل خربوزه(خیار بزرگ) ، خرمهره (مهره درشت)،خرمگس(مگس بزرگ)،خرپشته (پشته بزرگ)، خرچنگ(دارای چنگال بزرگ) و... مسلما مراد از خر پشته ، پشته احمق و نادان نیست و چنانکه خرگوش را به خاطر گوش بزرگش، خر گوش گویند نه حماقت گوشش .
حال به معانی هم ردیف "خر" دقت کنید: بزرگ! پادزهر نیش عقرب! از بین برنده ترس! آیا یک اسطوره جنگی جز این موارد، نکته دیگری برای جنگجو بودن نیاز دار
بنابراین می توان تصور کرد که خر در ابتدا به معنی بزرگ بوده است و چون این حیوان معروف از نظر جثه از بسیاری حیوانات بزرگتر است او را خر نامیده اند که تصادفا احمق از آب در امده است پس گناه از خر نیست! از حمار(لغت عربی) است. اما این واژه اینقدرجا افتاده است که ناصر الدین شاه با آن ابهت و عظمت در خاطرات عتباتش میگوید " فلانی خیلی خر است..." پس قطعا مراد ناصرالدین شاه هم اشاره به بزرگی آن بنده خدا بوده ولا غیرد؟
حالا این سر نخ رو بگیرید تا اونجا که از قصه ها و افسانه ها به یه باور تبدیل شده که کلاغ شومه.روباه حیله گره.اینا همش تو کتاب قصه هاست❤️