من الان ۷ ماهه خونه پدرمم با جهازم
همدیگرو خیلی دوست داشتیم ۵ ماه ازدواج کرده بودیم اما مادرش با همه عقده های جونیش نزاشت زندگی کنیم خودمونم بی تجربه و کم عقل بودیم سر طلاهای ک دادم امانت و مادرش نداد یه دعوایی شکل گرفت دیگه همو اومدن وسط بخودمون اومدیم دیدیم تا شکایت و بی حرمتی از هم رفتیم چون شوهرم خونه و مغازه داشت همش مادرش میترسید من با مهریه اینارو ازشون بگیرم بد بینی شدید بخاطر۸۰۰تا سکه داشتن همیشه خلاصه الان همه چی بنام مادرشه وضعیتمونم ک اینه نمیگم خودمم اشتباه نداشتم خلاصه الان خانوادش به هیچ عنوان نمیزارن برگرده اینم میگه من بدون پشتوانه هیچ وقت برنمیگردم با اینکه ته دلم میدونم دوستم داره ما خیلی عاشق هم بودیم اما خیلی قد و کینه ای هی بلاک میکنه بیشتر از دوروزم طاقت نمیاره ولی دوباره شروع میکنه شما این کارو کردین همه چیم از چشم خانوادم میبینه من وسط اون جنگ و جدال ک میگفتن طلاق واسه مهرم اقدام کردم البته نگرفتم رضایت دادم همه چیو ولی حالا میکه تو قصدت زندگی نیس اصلا خودشو مادرشو نمیبینه نمیبینه هرچی شده در عکسالعمل هم بوده
حالا سوال من اینه بنظرتون منم بلاکش کنم مدت طولانی؟یا اصلا اهمیت ندم وقتی توهین میکنه جواب ندم بلاک کنم بیشتر کینه نمیکنه؟ بگم همه حرفاش همین مدل و گلگیه ... بنظرتون بزارم خودشو خالی کنه جواب ندم بلاخره کوتاه میاد شما بگید ؟
