به قول معروف مامانم به ماه ماهیگیری یاد داد.
من و خواهرم جفتمون درس خونده هستیم و شاغل بودیم.
من چون از اون دو تا خیلی دیرترم ازدواج کردم، دست و بالم باز بود، برای جهیزیم که کمک کردم، به شوهرمم کمک کردم.
تازه چون آخرین دختر بودم، برای مامانمم ماشین ظرفشویی خریدم رو جهیزیه خودم.
برای سیسمونی من و خواهر کوچیکم هر دو با هم حامله بودیم.
کمد و اینجور چیزا مامانم خرید ولی لباس و طلا کادویی، جفتمون خودمون خریدیم.
شما هم طلا بخر، ان شالله اگر خواست درس بخونه ، اونجوریم به دردش میخوره.
نه ازدواج کرد، تو یه ساعت میبری زرگری و میفروشی ، همون طور که وسایل گرون میشه، طلا هم میره بالا دیگه