راستش میخوندم تاپیکارو اما ترجیح میدادم ک فعالیت نداشته باشم من با پسرخالم ازدواج کردم بعد از یسال عقد با کلی دعوا سر جهیزیم ک خونوادش و بیشتر از همه خودش میگف باید اینو بخری اونو بخری رفتم سر زندگیم یعنی جمعه این هفته وقتی رفتم شوهرم اصلا محلم نداد کل خونه رو ب سلیقه مامانش چید و مامانش بهش گف دوستش بهش زنگ زده اون بهم گفته بود نباید با دوستات حرف بزنی اونم گوشیمو گرف قبلنم بهم میگف ولی من توجهی نمیکردم میگف با بابا و داداشت قطع رابطه میکنی بخدا قسم با اینک مادر نداشتم با بابا و داداشم تک ب تک وسیله هارو خریدم از ماشین ظرفشویی گرفته تا کوچیک ترین چیزا میگفتن باید میومدی با ما خرید میکردی از بابات پول میگرفتی هرچی ما میگفتیم میخریدی تا حرف میزدم اون عوضی منو میزد از ترس اینک بابا و داداشم باهاشون دعوا کنن بهشون نگفتم ولی دیدم میگ گوشیتو میگیرم تو خونه شنود میزارم باورتون میشه سه روز بود رفتم سرزندگیم ولی حتی یبارم نتونستم غذا درست کنم چون مامانش میگف باید بیاید خونه ما بخورید بهش میگفتم برام وسیله بگیر درس کنم میگف لازم نکرده برو خونه مامانم هرچی گف بگو چشم اگ حرف میزدم میگف زبون درازی نکن و میزد منو میگف ادمت میکنم درستت میکنم
گیریم ک باخته ام اما کسی جرات ندارد ب من دست بزند یا از صفحه ی بازی بیرونم بیندازد شوخی ک نیست من شاه شطرنجم تخریب میکنم انچه را ک نمیتوانم باب میلم بسازم ارزو طلب نمیکنم ارزو میسازم
داشتم فامیل بود حتی یه مدت باهاش دوست بودم بعد عقد کلا عوض شد یه ادم دیگ شد از موضوع خرید حلقه شروع شد تا جهیزیه ک میگف هرچی من میگمو باید بخری اگ اونی ک میگف نمیخریدم دعوا میکرد فحش میداد
گیریم ک باخته ام اما کسی جرات ندارد ب من دست بزند یا از صفحه ی بازی بیرونم بیندازد شوخی ک نیست من شاه شطرنجم تخریب میکنم انچه را ک نمیتوانم باب میلم بسازم ارزو طلب نمیکنم ارزو میسازم
عقدم ولی بخاطر کرونا گفتن بریم سر زندگیمون اگ شد عروسی بگیریم نشد بریم مشهد ک من رفتم سر سه روز برگشتم چون واقعا نمیتونستم تحمل کنم
گیریم ک باخته ام اما کسی جرات ندارد ب من دست بزند یا از صفحه ی بازی بیرونم بیندازد شوخی ک نیست من شاه شطرنجم تخریب میکنم انچه را ک نمیتوانم باب میلم بسازم ارزو طلب نمیکنم ارزو میسازم
میگ خانوادت اون انتظار داشت هرچی ک گفتو واسه جهیزیه بخرم من همیشه خدا با بابام دعوا داشتم ک اون ن اینو بگیریم گریه میکردم بعضی جاها نمبتونستم بابامو راضی میکنم بقیه رو میدیدم ک راحت دارن جهیزیه میخرن شوهراشون بهشون مبگن اینو نخریدی اشکال نداره سر زندگی میخریم ولی اون انگار فقط میخواست وسیله های زندگیش تکمیل باشه و این وسط یه زنیم داشته باشه فقط خدا میدونه ک سر هر وسیله چقدر گریه میکردمو غصه میخوردم میگ دلیل این رفتاراش اوناس
گیریم ک باخته ام اما کسی جرات ندارد ب من دست بزند یا از صفحه ی بازی بیرونم بیندازد شوخی ک نیست من شاه شطرنجم تخریب میکنم انچه را ک نمیتوانم باب میلم بسازم ارزو طلب نمیکنم ارزو میسازم
یعنی اینقدر ظاهر بین و پولکی !؟ خب تو ک ب دل اون خربدی وسایل پس چرا بازم این رفتار میکنه باهات
اره بخدا همینطوری؛ن خیلی چیزارو نتونستم نشد ک بابامو راضی کنم حتی بخاطرش دعوا شد بین خونواده منو اون ک بعدش بازم دخالت میکرد میگف اینو بخر اونو بخر اما من دیگ نمیگفتم چی میخرم
گیریم ک باخته ام اما کسی جرات ندارد ب من دست بزند یا از صفحه ی بازی بیرونم بیندازد شوخی ک نیست من شاه شطرنجم تخریب میکنم انچه را ک نمیتوانم باب میلم بسازم ارزو طلب نمیکنم ارزو میسازم
یعنی اینقدر ظاهر بین و پولکی !؟ خب تو ک ب دل اون خربدی وسایل پس چرا بازم این رفتار میکنه باهات
بهش میگفتم منوبخاطر وسیله میخوای میگف اره قدیم نیس ک فقط دوست داشتن باشه مامانش میگف همه عروس و دامادا باهم میرن جهیزیه میخرن ولی من حتی یه نفرم ندیدم ک اینطوری باشن
گیریم ک باخته ام اما کسی جرات ندارد ب من دست بزند یا از صفحه ی بازی بیرونم بیندازد شوخی ک نیست من شاه شطرنجم تخریب میکنم انچه را ک نمیتوانم باب میلم بسازم ارزو طلب نمیکنم ارزو میسازم
واای دختر شوهرت خیلی دهن بینه ولوس ،،ازاونا که با حرف مامانشون زنشونو کتک هم میزنن قید این زندگی رو بزن سفت ومحکم وایستا بگو مهرمو میخوام اسم طلاق نیار الان فقط بگو مهرمو میخوام اگه مهرت عندالمطالبه باشه
گیریم ک باخته ام اما کسی جرات ندارد ب من دست بزند یا از صفحه ی بازی بیرونم بیندازد شوخی ک نیست من شاه شطرنجم تخریب میکنم انچه را ک نمیتوانم باب میلم بسازم ارزو طلب نمیکنم ارزو میسازم
بدون اینکه بهش بگی برو مهرتو بزار اجرا ،،بگو طلاق نمیخوام مهرموبده اونوقت آدم میشه
باورت میشه من تو این یسال و خورده ای ک زن عقدیش بودم پولایی ک خرج میکردم بره لباس خریدنم بیرون رفتنم هرچیزی از بابام میگرفتم روم نمیشد ب اون بگم اونم اصلا نمیگف ک بیا بهت بدم برعکس همش میگف از بابات بکن
گیریم ک باخته ام اما کسی جرات ندارد ب من دست بزند یا از صفحه ی بازی بیرونم بیندازد شوخی ک نیست من شاه شطرنجم تخریب میکنم انچه را ک نمیتوانم باب میلم بسازم ارزو طلب نمیکنم ارزو میسازم