بیستو یک سالسشه ،میگه هیچ ارزو با هفی ندارم که بخوام براش بجنگم ..اما مردم هزارویک هدف و ارزو دارن که صبح تا شب کار میکنن..میگه چیزی برام جالب نیس ،نه روابط اجتماعی ..هیچی..روانشناسم نمیاد ..چطور براه بیوفته برا زندگی؟مهر میخواد از دانشگاه انصراف بده.
خواهش عزیزم،البته ک پدرومادرهمیشه روی سر ما بچه هاجادارن،امابهش بگو رفتارای بدی ک پدرتون باهاتون داشتنودرنظربگیره،اگه اونا بده پس تو ک پسرشی انجام نده،اگه تحقیرکردن کاربدیه،پس تو خودتو تحقیرنکن،واسه خودت ارزش قائل شو،البته من مشاورنیسم اینا عقاید شخصیم بود،ببخشیدک زیاده گویی کردم
آنگاه که از دست دادن عادت میشود،بدست آوردن هم دیگر آرزو نیست