شوهرم الان زنگ زده میگه چون فردا جمعه ست میرم خونه رفیقم ..هر هفته کارش همینه
بهش میگم ما به بودنت تو خونه نیاز داریم اگه میخوای تا ۴ صب بمونی پیش رفیقت پس لطفا بقیه شب رو هم همونجا بگذرون
بعد دراومده میگه تو به من اعتماد نداری
راستشو بخواین شدیدا بهش بی اعتمادم بعد از خیانتش
احساس میکنم کسی رو صیغه کرده نمیاد خونه
من که از هیچی براش کم نمیذارم اخه
میگه تو میترسی از اینکه من شب برم جایی دیگ