شوهرم الان زنگ زده میگه چون فردا جمعه ست میرم خونه رفیقم ..هر هفته کارش همینه
بهش میگم ما به بودنت تو خونه نیاز داریم اگه میخوای تا ۴ صب بمونی پیش رفیقت پس لطفا بقیه شب رو هم همونجا بگذرون
بعد دراومده میگه تو به من اعتماد نداری
راستشو بخواین شدیدا بهش بی اعتمادم بعد از خیانتش
احساس میکنم کسی رو صیغه کرده نمیاد خونه
من که از هیچی براش کم نمیذارم اخه
میگه تو میترسی از اینکه من شب برم جایی دیگ
حق داری بی اعتماد بشی
ولی در جوابش بگو مرد خائن همون بهتر که از دست بره
بچه ها این متن تاپیک قبلیمه کمکم کنید
خیر سرم متن کتاب استیو هاروی رو گفتم که نره اما دریغ که گیر یه آدم بیسواد افتادم
خیانت کرده میگه تو به من اعتماد نداری 😳😐😂
بگو برو با رفیقت ازدواج کن
مرد متاهل چرا باید هنوز مثل مجردا رفتار کنه
دعواش کن
بگو تو نمیترسی از نبود من؟
منم شب هرجا دلم خواست میرم پس
الکی بگو فرداشب میرم خونه دوستم ببین براش مهمه
اگ بود از همین قضیه استفاده کن نزار بره
بگو اگه تو بری منم میرم
اصلا نزار گلم بره مخصوصا ک یبارم خیانت کرده دلیلی نداره ی شب و خونش نباشه
نفهمه از سره بی اعتمادیه ولی اصلا کوتاه نیا
شبای جمعه میره؟
بگو اره دقیقا😁😁
یعنی چی شب خونه رفیقش بمونه 😐 وا مگه بچه اس چقد ساده ای
چه لزومی داره بره شب خونه رفیقش بخوابه😐
بهش بگو منطقی باش اگه اینجوری کنی منم بچه رومیزارم پیشت میرم خونه رفیقم
یه شب تعقیبش کن ببین کجا میره
