سلام بچ ها تورو خدا اگ شده ی جمله ولی ی راهکار بهم بدین ناراحتم ی هفته از زندگی مردن تفتادم
من ی روز باذخانوادهدهمسرم. جم بودیم راجب درس بچه ها صحبت میکردیم بعد من گفتم درس باید بخونن بچهها
بچه فلان برادر شوهرم ک ول. فاانی ک ول.. ایندشون چی میشه
منظورم از ول این بود ک درسو رها کردن و این چیزا
حالا خواهر شوهرم قهر سنگینی کرده بامن ک دیگه خونتون هیچ وقت ننیام چون اون خرف و راجب بچه ها داداشم گفتی ول رو بخیابونی بودن تعبیر کرده صدبار گفتم لفظ من بد بوده ولی منظورم رها کرد بوده
ی هفتس صدبار براش توضیح دادم. تا حد التماس هم ازش خواهش کردم بیاد خونمون بخاطر داداشش اما نیـومد
منو هم مسدود کرده
ب نظرتون من چیکار کنم دیگه
بخدا صدبار عذر خواهی کردم ازش صدتا پیام زدم
محلم نمیده توروخدا بگین من چیکار کنم