چند سالی هست ازدواج کردم بچه ای ندارم انتخاب شوهرم از عجله بوددوبار تا طلاق پیش رفتیم هم من اشتباه داشتم هم اون
پایه تمام کارام هست تفریبا ولی تفاهم زیادی هم نداریم مثلا. توی اعتقاد و حجاب ...
اما بازم صبوریش باعث میشه یکم کوتاه بیام منم . خوبی هاش هم باعث میشه زیاد تو لاک تنهایی نرم
اما من ۸ماهه مشغول کارم
از همون اول متوجه شدم یکی از همکارم برام خاص تره ناخودآگاه
نمیدونم چرا . اول فکر کردم عادیه ولی نبود ۶ ماه تمام میدیدمش قلبم میزد دست دلم یخ میزد صورتم گر میگرفت مدام نگاهم به در بود که کی میرسه با این که همکارام بعضی هاشون خوششون نمیاد ازش.
باعث شد ۲ ماه مرخصی بدون حقوق بگیرم بلکه یکم حالم آروم بشه اما نشد
شوهرم رو زور کردم بریم سفر تو کرونا بلکه حال هوام عوض بشه
میرفتیم پارک رستوران بگم بخنذم اما باز ته دلم گرفته بود از اون آقا .
هیچ وقت فکر نمیکردم گرفتار بشم این جوری بقیه رو سرزنش میکردم حالا خودم گرفتار شدم عجیب .
اون آقا هم ی روز جدی با همه
اما در مورد من
یه روز منو میبینه میخنده فقط
یه روز مهربونه
یه روز اخم و عصبانی
البته ابراز علاقه کرد یحورایی اما من خودموبه نشنیدن و نفهمیدن زدم مثلا
اما حس میکنم متوجه شده من احساسی دارم ... شاید البته
اون آقا متاهل چندماه دیگه پسرش به دنیا میاد
حالم خیلی خراب شده خیلی
کمکم کنین
به حقوق ام نیاز دارم وگرنه برنمیگشتم سرکارم توشهر ما کار این جوری کم پیدا میشه
این رو هم بگم من ۲۸ سالمه بچه نیستم اصلا .۶سال ازدواج کردم .
درجواب این متن نامه چی مینویسین؟
لطفا با احترام جواب بدید ممنونم ♥️