2777
2789
عنوان

بچه ی 5 ساله چجوری ظهر بخوابونم؟

| مشاهده متن کامل بحث + 404 بازدید | 35 پست
حسابی خستش کنین تا اونموقع 

مثلا چیکار کنیم؟ 

چیزی‌ست از جنس درد، وقتی که زخمی می‌شوی، از جنس شورمندی، وقتی که عشق را تجربه می‌کنی، از شعف، وقتی به دستش می‌آوری و از اندوه، وقتی دستانت نایی برای مشت شدنی مقابل ستم، در خود نمی‌یابند.                                               من از تمام دنیا شبی بریدم تو را که دیدم... میان چشم مستت چه ها ندیدم تو را که دیدم... غمِ تو را همان شب، که دل سپردم به جان خریدم قسم... به جانِ تو من، به جان رسیدم، تو را که دیدم!  
بچه این سنی که دیگه ظهر نمیخوابه .

چرا بعضی وقتا دست خود آبجیم می‌خوابه 

چیزی‌ست از جنس درد، وقتی که زخمی می‌شوی، از جنس شورمندی، وقتی که عشق را تجربه می‌کنی، از شعف، وقتی به دستش می‌آوری و از اندوه، وقتی دستانت نایی برای مشت شدنی مقابل ستم، در خود نمی‌یابند.                                               من از تمام دنیا شبی بریدم تو را که دیدم... میان چشم مستت چه ها ندیدم تو را که دیدم... غمِ تو را همان شب، که دل سپردم به جان خریدم قسم... به جانِ تو من، به جان رسیدم، تو را که دیدم!  

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بچه ها رو خود مادراشونم نمیتونن بخوابونن چه برسه اینکه جاش عوض بشه یا پیش فرد دیگری باشخ

اتفاقا منو خیلی دوست داره هر چی بگم گوش میده

چیزی‌ست از جنس درد، وقتی که زخمی می‌شوی، از جنس شورمندی، وقتی که عشق را تجربه می‌کنی، از شعف، وقتی به دستش می‌آوری و از اندوه، وقتی دستانت نایی برای مشت شدنی مقابل ستم، در خود نمی‌یابند.                                               من از تمام دنیا شبی بریدم تو را که دیدم... میان چشم مستت چه ها ندیدم تو را که دیدم... غمِ تو را همان شب، که دل سپردم به جان خریدم قسم... به جانِ تو من، به جان رسیدم، تو را که دیدم!  
بازار برای خودتون خطرناکتره تا اون بچه!! بعدم نمیخوابه دیگه. بچه دو ساله ام ببینه هدف تون خواب کردن ...

من که بهش نمیگم میخوام بخواب نمد گفتم یه فعالیت که خسته بشه بخوابه.. در شمن واسه کرونا ما نمیتونیم زندگیمون رو تعطیل کنیم! وسیله لازم داریم 

چیزی‌ست از جنس درد، وقتی که زخمی می‌شوی، از جنس شورمندی، وقتی که عشق را تجربه می‌کنی، از شعف، وقتی به دستش می‌آوری و از اندوه، وقتی دستانت نایی برای مشت شدنی مقابل ستم، در خود نمی‌یابند.                                               من از تمام دنیا شبی بریدم تو را که دیدم... میان چشم مستت چه ها ندیدم تو را که دیدم... غمِ تو را همان شب، که دل سپردم به جان خریدم قسم... به جانِ تو من، به جان رسیدم، تو را که دیدم!  
بچه رو تنها میخواین بزارین؟ اگ میخواین خوابش کنید و برید وقتی برگردید اون زهرترک شده از ترس.. با جو ...

تنها هم نیست مامانم پیششه

چیزی‌ست از جنس درد، وقتی که زخمی می‌شوی، از جنس شورمندی، وقتی که عشق را تجربه می‌کنی، از شعف، وقتی به دستش می‌آوری و از اندوه، وقتی دستانت نایی برای مشت شدنی مقابل ستم، در خود نمی‌یابند.                                               من از تمام دنیا شبی بریدم تو را که دیدم... میان چشم مستت چه ها ندیدم تو را که دیدم... غمِ تو را همان شب، که دل سپردم به جان خریدم قسم... به جانِ تو من، به جان رسیدم، تو را که دیدم!  
بچه رو تنها میخواین بزارین؟ اگ میخواین خوابش کنید و برید وقتی برگردید اون زهرترک شده از ترس.. با جو ...

نه عزیزم مامانم پیششه مگه میشه بکرد تنها بزارم 

چیزی‌ست از جنس درد، وقتی که زخمی می‌شوی، از جنس شورمندی، وقتی که عشق را تجربه می‌کنی، از شعف، وقتی به دستش می‌آوری و از اندوه، وقتی دستانت نایی برای مشت شدنی مقابل ستم، در خود نمی‌یابند.                                               من از تمام دنیا شبی بریدم تو را که دیدم... میان چشم مستت چه ها ندیدم تو را که دیدم... غمِ تو را همان شب، که دل سپردم به جان خریدم قسم... به جانِ تو من، به جان رسیدم، تو را که دیدم!  
یعنی نیم درصد هم احتمال نمیدید از خواب بیدار بشه از ترس سکته کنه ؟ با خیال راحت میرید خرید ؟ 😶

واای بخدا مامانم پیششه منو آجیم میریم این خونه پیش مامانم است.. تنها نیست که.. 

چیزی‌ست از جنس درد، وقتی که زخمی می‌شوی، از جنس شورمندی، وقتی که عشق را تجربه می‌کنی، از شعف، وقتی به دستش می‌آوری و از اندوه، وقتی دستانت نایی برای مشت شدنی مقابل ستم، در خود نمی‌یابند.                                               من از تمام دنیا شبی بریدم تو را که دیدم... میان چشم مستت چه ها ندیدم تو را که دیدم... غمِ تو را همان شب، که دل سپردم به جان خریدم قسم... به جانِ تو من، به جان رسیدم، تو را که دیدم!  
یکم بازی و بعد حموم وبعد یه داستان و بعد خودش میخوابه

دقیقا خیلی خوبه

چیزی‌ست از جنس درد، وقتی که زخمی می‌شوی، از جنس شورمندی، وقتی که عشق را تجربه می‌کنی، از شعف، وقتی به دستش می‌آوری و از اندوه، وقتی دستانت نایی برای مشت شدنی مقابل ستم، در خود نمی‌یابند.                                               من از تمام دنیا شبی بریدم تو را که دیدم... میان چشم مستت چه ها ندیدم تو را که دیدم... غمِ تو را همان شب، که دل سپردم به جان خریدم قسم... به جانِ تو من، به جان رسیدم، تو را که دیدم!  
اگه مامانت پیشش هست خرجش دادن یک گوشی پرواز بازی هست و خرید یک جایزه وقتی برگشتیم خونه بهش بدین حالا ...

تصمیم گرفتیم بخوابونیمش بریم خرید واسش خوراکی و چیزای دیگه هم می‌خریم.. 

چیزی‌ست از جنس درد، وقتی که زخمی می‌شوی، از جنس شورمندی، وقتی که عشق را تجربه می‌کنی، از شعف، وقتی به دستش می‌آوری و از اندوه، وقتی دستانت نایی برای مشت شدنی مقابل ستم، در خود نمی‌یابند.                                               من از تمام دنیا شبی بریدم تو را که دیدم... میان چشم مستت چه ها ندیدم تو را که دیدم... غمِ تو را همان شب، که دل سپردم به جان خریدم قسم... به جانِ تو من، به جان رسیدم، تو را که دیدم!  
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز