دوستان عزیز من این تاپیک رو قبلا گذاشتم
چند تا از دوستان لطف کردن و نظرشون رو گفتن
اما مجدد میخوام اینجا بفرستم، چون نامه رو اصلاح کردم
میخوام بخونید
و نظرتون رو بگین
فرض کنید شما آقای مهندس هستید...از خوندن این نامه چی متوجه میشین؟؟
نامه پست بعدی ارسال میشه
سلام آقای مهندس
شما منو نمیشناسید اما همسرتون به خوبی منو میشناسه
این پیام رو لطفا از طرف من به همسرتون ف.ا برسونید
" ۱۸ تیرماه است، نمیتونم بهت بگم تولدت مبارک
نمیتونم بگم تولده موجودی مثل تو مبارکه
حداقل برای من یکی که شوم بود...
یادت میاد بهت گفتم حتی اگه یکروز به پایان عمرم باقی مونده باشه، پیدات میکنم و بلایی ک سرم اوردی، سرت میارم؟؟!!
میخواستم دقیقا کاری ک باهام کردی رو باهات بکنم ک مزه تلخ ناامیدی و مزه شور گریه های شبانه رو بفهمی!!!
اما...
اما وجدانم اجازه نداد...
چون عکس تو، چادری که سرم کردم رو با اعتقادات قلبی انتخابش کردم نه برای گول زدن دیگران ...
چون عکس وجود پر از عقده تو، نخواستم تقاص ناکامی های زندگی امو از آدم های بیگناه و بیخبر بگیرم و خانواده ات رو دخیل در گناه ات کنم...
میدونی دلم از چی میسوزه؟؟ از اینکه بزرگترین ضربه زندگی امو از کسی خوردم که ظاهرا مذهبی بود...
تو رو همون چند سال پیش به خدا سپردم
فقط موندم با چه رویی جلوی خدا می ایستی و نماز میخونی؟؟!!
با چه رویی اسم حضرت زهرا رو به زبون میاری؟؟!!
این پیام رو هم برات فرستادم ک بهت ثابت کنم میتونستم ..... اما نکردم!!!!
سپردمت ب خدا
امیدوارم اگر سر سوزنی حقی از من به گردنت هست تو همین دنیا تاوانشو پس بدی !!!"
چرا نمیذاری،؟
تلفنم زنگید ... ببخشید
خوبه ببینه زرد میکنه
متوجه میشم خانمم یه کاری کرده کسی رنجونده اما چی کار کرده اصلا متوجه نمیشم از حرفاتون،خیلی هم.برای یه مرد کنجکاو برانگیز نیس یعنی خانمه میتونه شوهرش یعنی اقای مهندس را بپیچانه
