دوماه پیش با خواهرشوهرم بحثم شد اونم جلوی جمع سر یه سوتفاهم اون هرچی میخواست گفت همزمان پسر بی ادبش هم میگفت منم داغ کردم دو تا از کارای زشتشو گذاشتم جلوی چشمش لال شد البته تقصیر خودشون بود یه درددل کوچیک کرده بودم اومد جلوی جمع کلی بهم توهین کرد منم دهنم باز شد پسرش هم واقعا حرفای زشت زد من حرفای پسرش رو بعد ازمدتها به شوهرم گفتم داغ کرد گفت اگه همون موقع میگفتی میرفتم حسابی می زدمش خلاصه دو ماه گذشته حالا امشب شوهرش زنگ زد به گوشی همسر من زهرم ترکید دو بار زنگ زد به شوهرم گفتم طپش قلب گرفتم جواب نده اونم جواب نداد به نظرتون بعد از دوماه چی میخواسته بگه؟؟
آخه منم از بس توهین کردن بهم بهشون از خسیس بازیشون منت گذاشتنشون گفتم واین که وقتی خونمون رو فروخته بودیم بیچارمون کرده بودن که پولشو بگیرن آزمون البته اینقدر تحت فشار عصبی بودم گفتم از بس حرفای زشت زدن مخصوصا پسرش حالا گفتم حتما شوهره رو پر کرده زنگ بزنه دعوا کنه نه؟