نمیگم بده ولی شدی شبیه یه مامان ،نکن اینکارو عزیزم یه کم ناز وادا داشته باش البته الان دیرشده ولی ذره ذره ونامحسوس رویه تو عوض کن، من تا وقتی عقد بودیم خیلی آویزون و وابسته شوهرم بودم واصلا ازم فرار میکرد این آخریا ،از وقتی تیپ میزنم و برای خودم ارزش قائلم و ازش یه خورده فاصله گرفتم اون دنبال منه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دقیفا کارای که گفتین عزیزم، خیلی بهش میرسین مثل یه مادر، ولی شما مامانش نیستین شما ملکه وشریک زندگیشین ، بخدا دلم میسوزه یه زن اینقد باگذشت وخوب آخرش قدر ندونن وبا یه حرف دل زن رو بشکنن
عزیزم نمیگم خدای نکرده دلسرد کنین شوهرتونو ،ولی یه کم از وابستگیتون کم کنین بهش، اصلا نمیدونم این چ ...
ممنون عزیزم خوب منم سوالم همینه چیکار کنم ؟
چون اونم برام خیلی کارا میکنه هوامو داره بهم اهمیت میده نگرانمه همیشه خیلی کارا ، اما فرقش با من اینه که من لذت میبرم اما اون گاهی دوست نداره یا حس میکنم خیالش راحته عاشقشم