سه تا برادر شوهرمو پدر شوهرم هر کدوم ۸۰ کیلو برنج خریدن از شهرستانشون ما چون امسال دسمون خیلی خالیه نتونستیم بخریم پدر شوهرم دیده بود ما نخریدیم ۴۰ کیلو خودش برامون خریده بود برادر شوهرم شهرستان بود وقتی داشته برمیگشته تهران برنجاشونو بیاره پدر شوهرم برنج مارم میده میگه ببر بده بهشون ..مادر شوهرم زنگ زد گفت واستون دو تا گونی خریدیم ک هر کدوم ۲۰ کیلوعه ...شوهرم رفت از خونه جاریم برنجارو آورد دیدم یکیش نصفست ۱۰ کیلوش نیست گفتم مامانت گفته بود انکار ۴۰ کیلو گفت آره میبینی زن داداشم گفت سطلمو پر کردم😶😑
گفتم‌مگه خودشون ۸۰کیلو نخریدن چرا از مال ما برداشته
چرا پر کنه
اعصابم خورد شد 😒
ب مادر شوهرت بگو
ب مادرشوهرت بگو
وا😐
ادم میمونه چی بگه واقعا
زنگ بزن جرش بده
واااا چه پرووو سطل مو پر کردم
به مادرشوهرت زنگ بزن بگواینکه ۳۰ کیلو هست
به مادر شوهرت بگو که ۱۰ کیلو رو برداشته
اخلاقشون، خیلی بده اصلا قابل اعتماد نیستن
گفت نمیدونم...گفتم شاید چدن بابات واسه ما خریده اون گفته چرا خریده سهم خودشو برداشته..حالا موندم زنگ بزنم بهش بگم یا ن چون شوهرم نخریده نگم ولی پدر شوهرم گفت چون شما نخریدید دلم نیومد واسه شما خودن خریدم
چقد ندید بدید هست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
