سه تا برادر شوهرمو پدر شوهرم هر کدوم ۸۰ کیلو برنج خریدن از شهرستانشون ما چون امسال دسمون خیلی خالیه نتونستیم بخریم پدر شوهرم دیده بود ما نخریدیم ۴۰ کیلو خودش برامون خریده بود برادر شوهرم شهرستان بود وقتی داشته برمیگشته تهران برنجاشونو بیاره پدر شوهرم برنج مارم میده میگه ببر بده بهشون ..مادر شوهرم زنگ زد گفت واستون دو تا گونی خریدیم ک هر کدوم ۲۰ کیلوعه ...شوهرم رفت از خونه جاریم برنجارو آورد دیدم یکیش نصفست ۱۰ کیلوش نیست گفتم مامانت گفته بود انکار ۴۰ کیلو گفت آره میبینی زن داداشم گفت سطلمو پر کردم😶😑